رسته‌ها
زندگانی سیاسی سلطان احمدشاه
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 57 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 57 رای
به ضمیمه چند پرده از زندگانی داخلی و خصوصی او

در این کتاب, زندگی احمد شاه قاجار ـ آخرین پادشاه قاجار ـ با اشاره به رخدادهای سیاسی دوره سلطنت وی بازگو می‌شود.
مولف در این سرگذشت نامه کوشیده است با استناد به مدارک معتبر تاریخی, تصویر واقعی احمد شاه را آشکار سازد. وی در مقدمه اذعان می‌دارد:
عجب‌تر این که زندگانی خصوصی و سیاسی سلطان احمد شاه با آن که بیش از همه سلاطین قاجار و شاید استثنائا عمال داخلی به صورت معکوس جلوه کرده و بهانه‌ای برای ایجاد احساسات بر ضد سلطان احمد شاه به دست همان عوامل داد.
مطالب این کتاب ابتدا بصورت سلسله مقالاتی در روزنامه فردا انتشار یافت. در دوران آزادی نسبی بوجود آمده پس از شهریور بیست، بسیاری از کتب تاریخ معاصر و نوشته‌های کشته شدگان دوران دیکتاتوری رضاشاه، مجال انتشار یافتند. مقالات روزنامه فردا نیز در همین دوران، با اضافاتی توسط کتابفروشی علمی چاپ و منتشر شد.
نکته جالبی که در مورد این کتاب وجود دارد این است که در آن برای اولین بار متن کامل قرارداد ۱۹۱۹ منتشر شد. در سالهای ملی شدن نفت ایران، با مراجعه به آرشیو وزارت امور خارجه وقت، ملاحظه گردید که هیچ نسخه‌ای از این قرارداد در آرشیو این وزارتخانه وجود ندارد و لذا به ناچار، یک نسخه از همین کتاب که حاوی متن قرارداد مزبور است، توسط دکتر محمد مصدق به شورای امنیت سازمان ملل متحد تقدیم و به عنوان سند دخالت انگلستان در امور داخلی ایران ثبت گردید.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
284
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1395/06/12
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی زندگانی سیاسی سلطان احمدشاه

تعداد دیدگاه‌ها:
9
با خواندن این کتاب، با چهره ای از احمد شاه قاجار آشنا می شویم که دارای تضادهایی از علاقه به وطن و در مقابل علاقه شدید به راحت طلبی و منافع شخصی خودش (به عنوان شاه مملکت و سوء استفاده از این مقام) می باشد.
خدا رحمت کند احمد شاه قاجار را که در مقابل قرارداد 1919 گفته بود"من اگر قرار باشد بروم در خیابان های پاریس لبو بفروشم این قرارداد ننگین را امضا نمی کنم."
منظورم جسارت به اطلاعات تاریخی یا آنچه در این مورد خاص درج کرده اید نبود. فقط چون برای شروع از این اصطلاح استفاده کردید عرض کردم که به نظر من رویکرد خود شما هم از این مشکل آنچنان مبرا نیست!
(با توجه به مجموع دیدگاه های شما در کتابناک که من بعضا دنبال میکنم)
جناب هیرکان فکر نمی کنید که خود شما هم نه از حب علی(ع) بلکه از بغض معاویه سراسر کتابناک را به آرائتان در مدح پهلوی ها آراسته اید؟
خیر
سعی می کنم بر پایه شواهد گفتگو نمایم:
بریتانیای خسته از جنگ اول به تازگی عراق و فلسطین را به چنگ اورده و دست اندازی اشکار به ایران همسایه شوروی نوپا به هیچ روی به مصلحت نبود.

گویا هدف روی کار آوردن دولتی مقتدر در ایران برای قطع گسترش نفوذ شوروی بود که به دلیل ناکامی این سیاست منجر به کودتای اسفند 1299 ( سال 1921 ) گردید.

عده ای نه از حب علی(ع) بلکه از بغض معاویه احمد شاه را آیتی از دموکراسی و تجلی پادشاه مشروطه می دانستند
جناب هیرکان فکر نمی کنید که خود شما هم نه از حب علی(ع) بلکه از بغض معاویه سراسر کتابناک را به آرائتان در مدح پهلوی ها آراسته اید؟
اتفاقا مقدمه کتاب را که خواندم و نویسنده را دیدم که چگونه احمد شاه را می ستاید یاد شما و بعضی دوستان کتابناکی افتادم که چگونه از ترس عقرب جراره به مار غاشیه پناه می برید!
متن قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس‏
نظر بر وابط محکمه دوستی و مودت که از سابق بین دولتین‏ ایران و انکلیس موجود بوده است و نظر باعتقاد کامل باینکه‏ مسلما منافع مشترکه و اساسی هر دو دولت در آتیه تحکیم و تثبیت‏ این روابط را برای طرفین الزام مینماید و نظر بلزوم تهیه‏ وسایل ترقی و سعادت ایران بحد اعلی بین دولت ایران از یک‏ طرف و وزیر مختار اعلیحضرت پادشاه انکلستان بنمایند که از دولت خود از طرف دیکر مواد ذیل مقرر می‌شود:
۱)دولت انگلستان با قاطعیت هر چه تمام‌تر تعهداتی را که مکررا در سابق برای احترام مطلق استقلال و تمامیت ایران کرده است، تکرار می‌کند.
۲)دولت انگلستان خدمات هر عده مستشار متخصص را که برای لزوم استخدام آنها در ادارات مختلفه بین دولتین توافق حاصل شود به خرج دولت ایران تهیه خواهد کرد.
۳)دولت انگلیس به خرج دولت ایران صاحب‌منصبان، ذخایر و مهمات جدید را برای تشکیل قوه متحدالشکل که دولت ایران ایجاد آن را برای حفظ نظم در دامنه سرحدات در نظر دارد، تهیه خواهد کرد.
۴)برای تهیه وسایل نقدی لازم به جهت اصلاحات مذکور در ماده دو و سه این قرارداد، دولت انگلیس حاضر است یک قرض کافی برای دولت ایران تهیه یا ترتیب آن را دهد.
تضمین نامه‌ی کتبی از طرف دولت برتانیا که اگر در نتیجه‌ی بسته شدن قرارداد شورشی در ایران برپا خاست و حکومت وثوق‌الدوله سقوط کرد دولت انگلیس هر سه وزیر عاقد قرارداد را در یکی از مستملکات خود به عنوان پناهنده‌ی سیاسی بپذیرد
۵)دولت انگلستان با تصدیق کامل احتیاجات فوری دولت ایران به ترقی وسایل حمل‌ونقل که موجب تامین و توسعه می‌باشد حاضر است با دولت ایران موافقت کرده و اقدامات مشترکه ایران و انگلیس راجع به تامین حفظ راه‌آهن یا اقسام دیگر وسایل نقلیه تشویق کند.
۶)دولتین توافق می‌کنند در باب تعیین متخصصان برای تشکیل کمیته، که تعرفه گمرکی را مراجعه و تجدیدنظر کرده و با منافع حقه مملکت و تمهید و توسعه وسایل ترقی آن تطبیق نماید. طبق این موارد در نظام آینده ایران وزرای ایرانی در هر وزارتخانه‌ای که بودند مستشاری بالای سر خود داشتند که از اوامر او نمی‌توانستند سرپیچی کنند و در صورت بروز اختلاف میان وزیر و مستشار به نحوی یکی از آنها باید کنار برود.
در این متن اشاره ای به ممانعت از ترفیع درجه افسران ایرانی آرتش از سرگردی به بالا نشده است.
عده ای نه از حب علی(ع) بلکه از بغض معاویه احمد شاه را آیتی از دموکراسی و تجلی پادشاه مشروطه می دانستند در حالی که مال دوستی و فروش گندم املاک خود به قیمت بازار به هنگام قحطی معروف جنگ جهانی اول و چانه زنی با بریتانیا برای برقراری همیشگی مستمری و در واقع پول توجیبی پانزده هزار تومانی وی پس از موافقت با رئیس الوزرایی وثوق الدوله بر اهل اندیشه آشکار می باشد.
در این میان شخصیت و توانایی های وثوق الدوله برادر قوام السلطنه به دلیل دریافت رشوه و حق الامضای دویست هزار تومانی قرارداد 1919 مخفی مانده است.
وثوق هرچند دستی چسبناک داشت ولی نخست وزیری مقتدر بود و در سال های بحرانی اواخر جنگ جهانی اول کمیته مجازات را برچید و به شدت با چپاولگرانی همچون نایب حسین کاشی برخورد نمود و بدون چشم پوشی این قبیل افراد را سرفراز نمود ( یعنی به بالای چوبه دار فرستاد)
گمان ندارم بسیاری از مخالفان سرسخت قرارداد 1919 در اصل آن را خوانده باشند.
بریتانیای خسته از جنگ اول به تازگی عراق و فلسطین را به چنگ اورده و دست اندازی اشکار به ایران همسایه شوروی نوپا به هیچ روی به مصلحت نبود.
گویا هدف روی کار آوردن دولتی مقتدر در ایران برای قطع گسترش نفوذ شوروی بود که به دلیل ناکامی این سیاست منجر به کودتای اسفند 1299 ( سال 1921 ) گردید.
بی کفایتی- بی عرضه گی- طن پروری - خیانت گری - زن بارگی- و خیلی چیز های بد دیگر ....................... این ها هستند زندگی سیاسی احمد شاه بد نام کن
زندگانی سیاسی سلطان احمدشاه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک