رسته‌ها
سیاحتنامه
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 361 رای
نویسنده:
مترجم:
رضا همراه
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 361 رای
مجموعه داستان طنز

از متن کتاب:
اسم من محمد است... فرزند حسن هستم ... کار و شغل درست و حسابی ندارم، هر کار مشکل و پردردسری که از عهده دیگران ساخته نباشد یا برایشان صرف نکند بگردن من می افتد.
برای من نوع کار مهم نیست هر کاری باشد انجام میدهم بشرط اینکه پول نان و چایی ام در بیاید...
برای معرفی خودم چیز دیگری ندارم برایتان بگویم ... دانستن سن و سال و قد و بالای من هم بدرد شما نمیخورد. یکی از این محمدها را که میشناسید در نظر بگیرید با بقیه اش کارتان نباشد!
موقع کار عرق کرده و سرما خورده بودم. آنروز نتوانستم سر ر کار بروم توی خانه افتادم ...
تب شدیدی کرده بودم، ننم مثل کوره آهنگرها می سوخت ... حالت آدمهای مست را داشتم. نمیتوانستم هیچیک از اعضاء بدنم را کنترل کنم ... توی خواب و بیداری هذیان میگفتم. یکدفعه نوری توی اتاق تاریکم تایید... در وسط این نور شیئی سبز رنگی ظاهر شد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
240
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
teekany
teekany
1388/11/04

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سیاحتنامه

تعداد دیدگاه‌ها:
5
PDF
15 مگابایت
سیاحتنامه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک