رسته‌ها

مجموعه خاطرات فائزالحسین عرب و نعیم بیگ ترک در مورد نژاد کشی ارمنیان

مجموعه خاطرات فائزالحسین عرب و نعیم بیگ ترک در مورد نژاد کشی ارمنیان
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 47 رای
نویسنده:
مترجم:
ا. ساهاکیان
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 47 رای
نویسندۀ این کتاب، عربی بدوی ولی تحصیلکرده و روشنفکر بود که به اتکاء اسم و نسب خود در دستگاه حکومتیِ عثمانی چند مقام و منصب دولتی بدست آورد ولی پس از چندی مغضوب دستگاه واقع شد و زندانی و تبعید گردید.
فائزالحسین در زندانها، در راهپیماییها به سوی تبعیدگاه و ضمن استراحت در شهرها و دهات، صحنه‌های دلخراشی از کشت و کشتار و جنایت ترکها و کردها نسبت به ارمنیان را به چشم دیده و به خاطر پاره‌ای از قربانیان این فجایع وحشتناک گریسته و تنش به لرزه درآمده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
107
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
pedram mohamadi
pedram mohamadi
1394/02/04

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مجموعه خاطرات فائزالحسین عرب و نعیم بیگ ترک در مورد نژاد کشی ارمنیان

تعداد دیدگاه‌ها:
44
دیروز خبری منتشر شد که روسیه، قطعنامه ی سازمان ملل در خصوص نسل کشی سربرنیتسا را وتو کرد.
در بحبوحه ی جنگ بوسنی، حکومت صربستان دست به فجیع ترین نسل کشی مسلمانان، در شهر سِربرِنیتسا زد. حال دولت روسیه، قطعنامه ای که در آن از کشتار سربرنیتسا به عنوان نسل کشی نام برده شده بود را وتو کرد. حال این را مقایسه کنید با سر و صدائی که در مورد جریان ارمنی کشی، به راه انداخته اند که اتفاقاً همین روسیه یکی از منادیان این جریان است و نقش اصلی سند سازی در این خصوص را به عهد ه دارد.
ببینید، برخورد دو گانه با نسل کشی ای که در 20 سالِ پیش همه دیده ایم را، با جریانی که در بیش از 100 سال پیش اتفاق افتاده و در درستی اش شک و شبهه ی زیادی وجود دارد. [ حتی در صورت صحت ادعای مدعیان و راستگو بودن شاهدان فرتوت، به اندازه ی نیمی از کشتار مسلمانان بوسنی، تلفات نداشته است ]
......................................................................................................................................................
وودی آلن: درست است که من متوهم ام ولی این به آن معنا نیست که کسی مرا تعقیب نمی کند.
اگر قرآن و تورات شبیه هم نبودند ما باید شک می کردیم که مثلا جهان دو خدا دارد ولی وقتی به اعتقاد ما جهان دارای یک خداست قطعا باید پیام های او یکسان باشد ( آن موارد متفاوت نیز : یا به دست کاهنان مذهبی تحریف شده یا حسب شرایط خاص مکانی و زمانی همان قوم بوده و ربطی به سایر اقوام نداشته است . . . مانند موارد قصاص یا مجازات سارق در اسلام )
برده داری در آمریکا نیز طی جنگهایی طولانی و به تریج برداشته شد چگونه از اسلام انتظار دارید ناگهانی آنرا لغو کرده باشد ؟ جرج واشنگتن و آبراهام لینکلن که خدای آمریکایی ها هستند هر دو برده داشته اند ولی از شخصیتی که من از آنها سراغ دارم قطعا اگر هم اینک زنده می شدند مخالف سرسخت هر نوع برده داری بودند همانطور که از شخصیت پیامبر و ائمه شیعه نیز اطمنیان دارد اگر هم این زنده بودند چنین روشی را اتخاذ می کردند . . البته دوستان بدون تعصب !‌!‌!‌ ما بعید است چنین مسائلی را قبول کنند !
از: ctr2006
...
شما برای انسان بودن لازم نیست به نژاد خود تاکید کنید به انسان بودن خود تاکید کنید احتمالا صرفا به این دلیل که ترک هستید هرجا یک اجتماع ارمنی در یادبود کشتار ارامنه باشد به نوعی سعی می کنید آنرا بهم بریزید و تنها هدف شما حمایت بی قید شرط و بی چون و چرا از نژاد خودتان است عدالت و انصاف را در نژاد می بینید و متوجه نیستید که نژاد انسان ها امری جبری است نه اختیاری، فکرتان با عناوینی مثل امپراطوری بزرگ، نژاد برتر، سلطان عالم، باهوش ترین نژاد، بهترین انسان ها، تاریخی ترین قوم و.... پر کردید و فراموش کردید که انسانیت در این مسائل نمی گنجد و برای بهتر بودن نیازی نیست به نژاد خود تاکید کنید از طرفی هولوکاست و نسل کشی ارامنه را انکار می کنید و یهودیان را منفور می دانید از طرف دیگر تحت هر شرایطی از کشور ترکیه با تمام سیاست هایش دفاع می کنید انگار که سیاست ترکیه وحی الهی است و هیچ ایرادی ندارد و از طرفی همه اقدامات سازمان های حقوق بشری را احمقانه می دانید شما برای من یک علامت سوال بزرگ هستید.

جناب ctr2006 بنده هرگز سعی نمیکنم هیچ اجتماعی را به هم بریزم، البته انتقاد حق طبیعی من است. این هائی که شما عنوان کرده اید بازهم تکرار برچسب هائی است است که سابق بر این شما و طیف دوستانتان هرجا که بحث، نیاز به پاسخی منطقی داشت به من می چسبانید.
من هولوکاست و ارمنی کشی را مشکوک میدانم. به این دلیل که با دستاویز قرار دادن این دو مسئله، نتایجی برای مدعیانش حاصل شده که به چشم می بینیم. من سازمان های حقوق بشری را آلت دست زورمندان می دانم چرا که حتی اگر هولوکاست و ارمنی کشی را درست هم بدانیم، در برابر جنایاتی صد برابر بدتر از آن ها [از سوی کسانی که خود را قربانی این دو فاجعه !؟ میدانند] سکوت مطلق کرده اند.
دوست عزیز در همین چند سال اخیر هم اتفاقاتی در این دنیا افتاده و می افتد که ابزار بودن سازمان های حقوق بشری را بیشتر نمایان می کند. مثلاً همه می دانید که بودائیان برمه با حمایت دولت برمه، مسلمانان این کشور را قتل عام می کنند آن هم در سکوت مطلق دالایی لاما (رهبر بودائیان جهان) و آنگ سان سوچی (رهبر دموکراسی خواهی برمه) که هردو بودائی اند و اتفاقاً برنده ی جایزه ی صلح نوبل هم هستند. فقط این اواخر دالایی لاما با ژستی بشر دوستانه از آنگ سان سوچی گلایه کرد که چرا کاری نمی کند؟ فقط کسی از ایشان نپرسید که خودتان چه کاری کرده اید. جالب اینجاست که در این میان سازمان کنفرانس اسلامی هم فقط به بیانیه ای خشک و خالی بسنده کرد. و هیچ کشور اسلامی دیگر از ترکیه گرفته تا پاکستان و بنگلادش، کوچکترین حرکتی در این مورد از خود نشان ندادند. نمیدانم شاید دلیلش این است که دولت دیکتاتور نظامی برمه جزء اقمار چین در منطقه است.
ctr2006 ؛ « می دانیم قرآن و تورات بسیار شبیه هم هستند درواقع بالغ از هفتاد درصد قرآن کپی شده از تورات است و فرمان ها و دستورات مشابه دارند »
آقای ctr2006
بر اساس کـدام مدارک و اسـناد، می دانید که قرآن و تورات بسـیار شبیه هم هسـتند و هفتـاد درصد قرآن از تـورات کپی شده است؟، آیاتِ مربوط به سنگسار و اعدام در قرآن کدامند؟! لطفاً سوره ها و آیاتِ
قرآن که از روی تـورات کپی شـده و برای شما نیز محقّق گشـته است و بر دانائی و دانش شـما افزوده است را نام ببـرید، درضمن شـما خیلی بیشتر از آقای siawash110 مطالب دیگران را کپی پیست می
کنید، منـدرجات پراکنـده و زیر و رو شـده ی مجعولِ " حرمت انسـان " که از روی سـخنانِ " هلاکوئی " و دیگران، که هیـچ ربطی هم به موضوع بحث و کتـاب " مجموعه خاطرات فائزالحسین " ندارد نمونه ی
فاحشی از کپی پیست های شـما است. هرچقدر هم که مهارت داشـته باشید با تناقض گوئی ی یکی به نعـل و یکی به میخ کوبیدن نمی توانید حرفهای خود را در جهت تضعیف باورها و بخصوص در حضور
کاربرانِ با بصیرت و دانشگر و هشیار کتابنـاک، به کرسی بنشـانید و آنان را با احتیال اغوا کنید." الجاهل بقدر نفسـه یکون بقدر غیـره اجهـل " نادان به خویشـتن از دیگران، نادان تر است. وقتی که از حرمت
انسان می گوئید، از خودتان شـروع کنید و واعظ غیر متّعظ نباشـید و حرمت دیگران را حفظ کنـید و اگر در وادی ی آگـاهی به موضوعی، سـرگردان و درمانده و نا آشنا هسـتید، بر هوای نفسنان غلبه کنید و
به باور های دیگران احترام بگذارید.
ادامه:
شکل گیری حرمت نفس در انسان:
پرسش مهمی مطرح می شود که این حرمت نفس از کجا شکل می گیرد یا از بین می رود؟
پاسخ 14 ماهگی تا 36 ماهگی ماست! در این بازه زمانی 3 موضوع مهم وجود دارند که حرمت نفس ما را بالا می برند یا آن را می کوبد(حتی تا پایان عمر!):
1) آزادی کودک: یعنی کودک باید در محیطی که امن است و خطر و زیانی برای او و دیگران ندارد آزاد باشد(خوراکش، حرفش، بازی اش، کارش و...).
2) ندادن احساس خجالت و بد بودن به کودک درباره نادانی، ناتوانی و نیازمندی اش: یعنی از آنچه هست، می خواهد یا انجام می دهد نباید احساس خجالت یا بد بودن کند. به عنوان نمونه زمانی که کار بدی انجام می دهد، کار او را بد بدانیم و کمک، تشویق و راهنمایی اش کنیم تا آن را تکرار نکند یا کار خوب را به او نشان دهیم، نه اینکه خودش را بد بدانیم یا شخصیتش را بکوبیم(اینجا کار بد کردی، نه این که بچه بدی هستی!).
3) آموزش توالت رفتن، مراقبت و مواظبت از خود و...: در این موارد اگر رفتار و شیوه برخورد و آموزش ما درست نباشد بسیار به کودک آسیب رسانده و حرمت نفسش را از هم می پاشد.
انسان دارای حرمت نفس به دنبال این است که کار درست، خوب و مناسب را انجام بدهد و امیدوار است که این کار را به درستی انتخاب کرده باشد و تاثیر مثبتی در زندگی خودش و دیگ
این متن رو تقدیم میکنم به دوستان خوبم:
امروزه بزرگ ترین مساله روانی ای که انسان ها دارند، مساله "حرمت نفس" است و عمده گرفتاری های ما در جنگ و جدال ها در سطح فردی، خانوادگی، اجتماعی و حتی بین المللی، از همین مساله ناشی می شود.
پایه حرمت نفس بر تقدس و منحصر به فرد بودن انسان استوار است؛ به این معنا که انسان دارای حقوق، حیثیت و حد و مرزهایی است که هیچ کس، هیچ زمانی، تحت هیچ عنوانی و به هیچ دلیل و بهانه ای نمی تواند از او بگیرد.
پایه های حرمت نفس:
1) تقدس انسان: یعنی بپذیریم که انسان دارای حقوقی است که از وی سلب شدنی نیست. مانند حق آزادی بیان، حق انتخاب شیوه زندگی، حیثیت انسانی و... به این ترتیب حتی اگر کسی جنایتی هم کرده باشد، باید با رعایت حرمت ذاتی انسانی وی او را عادلانه محاکمه نمود.
2) فردیت انسان: یعنی پذیرش این که من، منم و شما، شما. ما هرگز یکی نیستیم و هر کدام مان دارای اندیشه ها، باورها، شخصیت، ارزش ها و... متفاوتی هستیم(یا دست کم کاملا مشابه نیستیم). به این ترتیب هیچ کس حق ندارد در زندگی و کار ما دخالت کند(راهنمایی و کمک بحث دیگری است) و ما نیز حق دخالت در زندگی و کار دیگران را نداریم. به این ترتیب در جاهایی حتی پدر و مادر هم حق ندارند وارد حریم فرزندان شان شوند.
3) برابری و یکسانی همه انسان ها در حیثیت و حقوق انسانی و در برابر قانون: صرف نظر از زن یا مرد بودن، اندیشه ها، باورها، دین و مذهب، جایگاه اجتماعی، نژاد، رنگ پوست و...
4) متفاوت بودن انسان ها: به این معنا که من نه از شما بالاترم نه پایین تر، نه بهترم نه بدتر؛ بلکه ما تنها با هم متفاوتیم. مانند پذیرش قد و وزن متفاوت، دیدگاه های متفاوت، رفتارهای متفاوت در شرایط یکسان و...
5) ارزشمند و مهم بودن تک تک انسان ها: یعنی پذیرفتن ارزش، اهمیت و اعتبار همه انسان ها. مانند مهم دانستن زمان دیگران همانطور که زمان خودمان برای مان ارزشمند است و...
6) خوب دانستن خود، دیگران و زندگی: یعنی پذیرفتن این که بیش از 90% مردم در بیش از 90% موارد تلاش می کنند بهترین کارشان را انجام بدهند، پس همه خوبند(مگر این که خلاف آن ثابت شود).
7) دوست داشتن و دوست داشتنی دانستن خود و دیگر انسان ها: یعنی خود دوستی و دیگر دوستی سالم.
8) نداشتن احساس شرمندگی از خود و آنچه که هستیم: یعنی ویژگی های جسمی، ظاهر، پدر و مادر، مدرک تحصیلی و.. خود را بپذیریم و از آنها شرم و خجالتی نداشته باشیم.
9) نداشتن هراس اجتماعی: یعنی با پذیرش خوبی دیگران و نداشتن ترس از رو به رو شدن با آنها، به دنبال روابط موثر با آنان باشیم تا بتوانیم با همکاری و محبت به همدیگر، به جامعه خدمت کنیم.
آقای عباس فتحی
تنها عرضی که دارم این هست که با تعصب به موضوع نگاه نکنید تاریخ معاصر ترکیه بسیار خون بار است نسل کشی ارامنه و تبعیض گسترده و کشتار کردها و یونانی ها و بقیه اقلیت های قومی واقعیت های انکار نکردنی در ترکیه است تا چند سال پیش که از کردها با عنوان ترک های کوهی یاد می کردند و اگر کردی در خیابان های استانبول با زبان مادری خویش سخن می گفت با مشت و لگد همراه با فحش های رکیک غرق در خون پهن خیابان میشد ترکیه حتی در میان کشورهای اسلامی نیز سابقه بدی دارد یکی از یکدست ترین جوامع هست و اکثرا سنی مذهب و تاکید بر یکسان سازی فرهنگی دارند کشوری در موقعیت جغرافیایی ترکیه که قاعدتا پر از تکثر فرهنگی و نژادی باید باشد تقریبا یکدست شده است چون با بازوی آهنین و سیاست های نژادپرستانه پان ترکیسم مواجه بوده است
شما برای انسان بودن لازم نیست به نژاد خود تاکید کنید به انسان بودن خود تاکید کنید احتمالا صرفا به این دلیل که ترک هستید هرجا یک اجتماع ارمنی در یادبود کشتار ارامنه باشد به نوعی سعی می کنید آنرا بهم بریزید و تنها هدف شما حمایت بی قید شرط و بی چون و چرا از نژاد خودتان است عدالت و انصاف را در نژاد می بینید و متوجه نیستید که نژاد انسان ها امری جبری است نه اختیاری، فکرتان با عناوینی مثل امپراطوری بزرگ، نژاد برتر، سلطان عالم، باهوش ترین نژاد، بهترین انسان ها، تاریخی ترین قوم و.... پر کردید و فراموش کردید که انسانیت در این مسائل نمی گنجد و برای بهتر بودن نیازی نیست به نژاد خود تاکید کنید از طرفی هولوکاست و نسل کشی ارامنه را انکار می کنید و یهودیان را منفور می دانید از طرف دیگر تحت هر شرایطی از کشور ترکیه با تمام سیاست هایش دفاع می کنید انگار که سیاست ترکیه وحی الهی است و هیچ ایرادی ندارد و از طرفی همه اقدامات سازمان های حقوق بشری را احمقانه می دانید شما برای من یک علامت سوال بزرگ هستید.
کاربر محترم
بجای این همه کپی پیست های طویل می توانستید منظور خود را در دو خط بنویسید. به هر حال
دوستان مخالف اسلام در این سایت ، همیشه برای کوبیدن مسلمان ها به آیات قرآن و سخنان بزرگان اسلامی استناد می کنند من نیز در اینجا طبق همین شیوه و روش با استناد به تورات یعنی کتاب مقدس یهودیان و سردمداران یهودی پاسخ می دهم

دوست عزیز اول اینکه قبلا در مورد این مغلطه به شما عرض کردم اگر کسی ایراد و مساله ای غلط را آشکار کرد با آشکار کردن هزاران ایراد منتقد عیب استدال شما پاک نمی شود (این یک قاعده کلی است)
آری ما برای معرفی و شناخت اسلام به خود قرآن و سلوک پیغمبر اسلام و تاریخ صدراسلام رجوع می کنیم ایرادی در این روش به شخصه نمی بینم و در تلاشم نه با نگاه مذهبی و اعتقادی بلکه با دیدی استدلالی به موضوع نگاه کنم
دوم اینکه اگر مقصود شما از آن همه عرایض طویل و سیاه نمایه ها این بود که تورات و شریعت یهود هزارن ایراد و اشکال دارد با شما صد در صد موافقم مطالب فرح بخش و مضحک و موارد ضدبشری و خرافی هزاران بار از مواردی که بیان کردید در تورات بیشتر است ولی توجه فرماید تورات کتابی قدیمی است (من دید مذهبی ندارم) و مربوط به دید بشر در هزاران سال پیش است امروز قرن بیست و یکم هست
من قبل از تشکیل کشور اسرائیل که دست به برخی جنایات زدند ندیدم و نشنیدم یهودیان در ایران و اروپا دست به جنایتی گسترده بزنند که موجب انزجار از یهودیان شود مطالب شما برای جهت دهی و نژاد هراسی بود در همان زمان که تورات نوشته می شد بقیه مکاتب نیز فرق زیادی با تورات نداشتند رومی ها آشوری ها بابلی ها زرتشتی ها و..... در آنان نیز از ازدواج با غیر هم کیش منع میشد و قوانینی داشتند که با حقوق بشر امروز سازگار نیست در آیین برادر یهود یعنی اسلام برداشت و نظری مشابه در مورد سایر ادیان و مذاهب وجود دارد
می دانیم قرآن و تورات بسیار شبیه هم هستند درواقع بالغ از هفتاد درصد قرآن کپی شده از تورات است و فرمان ها و دستورات مشابه دارند سنگسار و اعدام و قوانین مربوط به برده داری و....... این باعث شده که بنیاد گراهای اسلامی و بنیاد گراهای یهودی درست مثل هم فکر کنند ولی با نام های مختلف
پیشتر با شما در مورد قوانین برده داری در اسلام مفصلا توضیح دادم که بسیار به شریعت یهود نزدیک است و البته جزی از قوانین اعراب پیش از اسلام نیز بود
امروزه یهودیان تقسیم بندی های مختلفی دارند بسیاری از یهودیان تعصب مذهبی ندارد و صرفا خود را یهودی می دانند امروزه در اسرائیل خاخام هایی (آخوندهای یهودی) هستند که مطالب مضحک می نویسند و می گویند، شبیه مفتی های مصر و عربستان و مراجع تقلید شیعی اوهام و خرافات زیاد می بافند و می گویند از سخنان آنان نمی شود اینگونه استنباط کرد که همه یهودیان اینگونه اند همانگونه که نمی شود با سخنان امثال رائفی پور و فلان روحانی بلند پایه در مورد همه ایرانیان پیش داوری کرد.
پیشتر به شما عرض کردم مشکلات دنیای اسلام را از دورن دنیای اسلام جست و جو کنید و به دنبال دشمن سازی و مقصر پیدا کردن نگردید.
مطالبم را در چند نظر قبل در مورد کشتار ارامنه و ترویج تنفر علیه یک نژاد را قبلا بیان داشتم می دانم توقع زیادی است ولی لطفا بار دیگر آنرا بخوانید.
با سپاس:x
هر کسی با هر دین و اعتقاد و ملیتی اگر خودش یا پدر و مادر و فرزندش یا همشهری و هم وطنش یا... را از دیگران به هر دلیلی برتر یا مقدستر یا عاقلتر یا مهربانتر یا ...تر بداند, دست کمی از صهنونیست ها ندارد. و همچنان غرق در نژاد پرستی و خودپرستی کور و غرور شیطانیست.
اولین کسی که گفت "من برترم", ابلیس بود که گفت "من" از "انسان" برترم (استکبار) و جنس من از آتش است و جنس او از گل بدبوست. ولی بر خلاف انتظارش با "من" شدن, نه تنها استقلال و وجودی نیافت بلکه گمراه شد و مظهر "نابودی" گشت.
کسی که خودش را از "ما" جدا میکند و میخواهد "من" شود, مثل دستی است که در یک بدن بخواهد مستقل شود و خون را به خود راه ندهد ، که سرنوشتش مشخص است!
خوب بودن یا بد بودن, عاقل بودن یا نبودن, وحشی بودن یا نبودن, نژاد پرست بودن یا نبودن و ... به طور بالقوه در همه هست و میزان بروز این صفات در هر فرد بستگی به اراده و تلاش خود او دارد و هر کسی خودش تعیین میکند که چگونه باشد.
اگر کسی از عقاید نژادپرستانه ی خانواده و قبیله اش پیروی میکند, این "انتخاب" خود اوست که اینگونه باشد, و میتواند که نژاد پرست بودن را انتخاب نکند. مثلا یهودی غیر نژادپرست و ضد صهنونیست هم داریم.
نمیتوان گفت که مغز از روده برتر است, اگر روده نباشد مغز هم نمیتواند مغز باشد و میگندد.
دکتر از رفتگر برتر نیست, تهرانی از دهاتی, فارس از عرب, عرب از فارس و ... برتر نیستند.
مگر همه ی ما فرزندان حضرت آدم و حوا نیستیم؟ پس همه از یک نژادیم.
اگر فراموش کنیم که "همه از یکجا آمده ایم", متوهم میشویم و فکر میکنیم که متعلق به نژاد و محدوده ی خاصی هستیم و از دیگران جداییم یا خونمان رنگینتر است و باید برای حفظ منافع خود و اثبات برتری خود با دیگران بجنگیم...
پس باید دایما یادآوری(ذکر) کنیم که همه از یک جنسیم:
بنی آدم اعضای "یک پیکر"ند
که در آفرینش ز یک "گوهر"ند
گوهر و ذات همه یکیست و هر انسانی توانایی "بیتایی و بی مانند بودن" را دارد.
یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ«الحجرات 13»
ای مردم، ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم وشما را ملت ها و قبیله ها قرار دادیم تا معرفت یابید قطعا کریم ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست قطعا خدا علیمی خبیر است.
کرامت یعنی "بزرگوار بودن" و "جوانمردی" و " یاری رساندن به دیگران" و "سخاوت" و "بخشندگی"
تقوا یعنی پرهیز کردن از "خود پرستی" و "خودبرتربینی" و "پیروی از هوای نفس(خود)" و...
پس راه برتر بودن اینست: "خود را برتر ندانستن" و"برتری را برای همه خواستن"
به عبارت دیگر : "من نبودن "و "ما بودن"
قتل عام، به هر دلیلی، شرم آور و غیر انسانی است...

افسانه سازی و بزرگ نمائی در جهت استفاده ی ابزاری و سیاسی از ادعائی که در صحت آن شک و شبهه ی بسیاری وجود دارد، و در عوض انجام جنایت بر پایه ی همان ادعای مشکوک، غیر انسانی ترین رفتار است و آز آن بدتر هم چشم بستن و سرپوش گذاشتن مدعیان حقوق بشر بر این جنایات است. مدعیانی که برای ادعای مشکوک و موهومِ بانیان جنایت، سینه چاک می کنند و فریاد وا مظلوما سر می دهند.
مجموعه خاطرات فائزالحسین عرب و نعیم بیگ ترک در مورد نژاد کشی ارمنیان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک