رسته‌ها
جاهلیت قرن بیستم
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 45 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 45 رای
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
435
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
siavash1350
siavash1350
1393/11/27
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی جاهلیت قرن بیستم

تعداد دیدگاه‌ها:
11
بدی تمام زمین را فرا گرفت آزی دهاک از بند گریخت کجایید فریدونیان

فریدون فرخ فرشته نبود/ ز مشگ و ز عنبر سرشته نبود. به داد و دهش یافت آن نیکویی/تو داد و دهش کن فریدون تویی
دوست عزیز بهداد
.
من قصد دفاع کردن از نویسنده عرب یا غیر عرب را ندارم اما اولین نکته ای که باید فهمیده شود این است که جاهلیت
-
چیزی نیست که از بین رود, چه در این قرنی که هستیم و چه در قرن ها بعد که ما زنده نیستیم,به نقل از انیشتین تا ابد وجود خواهد داشت.جاهلیت یک نوع و دو نوع نیست
-
که بتوان ان را شناسایی کرد و از ان گذشت و گفت که دیگر تا همینجا بود و دیگر تمام شد.با این تعاریفی که از قرن بیستم کردید و معتقد هستید در این زمان جاهلیت کاهش یافته و
-
و پیشرفت هایی حاصل شده,باید این نکته توجه کرد که این وقایع به یکباره بدست نیامده که بگوییم در قرن بیستم ما یک جهش کردیم و در قرن نوزدهم چنین امکانی نبود,مثلا ما در قرن نوزدهم دو
-
جنگ تمام عیار بزرگ داشتیم با میلیون ها کشته,بس به ناچار صلیب سرخ به وجود خواهد امد و پیدایش فروید, قحطی بزرگ جهان زمان رضا شاه که تنها در ایران به کشته شدن صد ها هزار نفر انجامید , بس بفکری
-
افتادند تا کمتر کسی از قحطی جان از دست دهد,اگر کمی دقت کنید میبینید این پیشرفت ها بیکباره به دست نیامده, و اگر بعد از پیدایش خط هزاران سال از ان میگذرد که شروع تاریخ است, اکنون هم با این مشکلات درگیر بودیم
-
نمیتوان نام انسان به خود نهیم.اگر فضا تسخیر شده ,این برای قرن بیست نیست, اگر گالیله در زمان خودش برای گفتن اینکه زمین گرد است نزدیک بود جانش را از دست دهد شما تعجب میکنید که عجب
-
مردم جاهلی,اما اگر امروز کسی پیدا شود و بگوید نه جهنمی هست و نه بهشت همگان به اون هجوم خواهند برد,گالیله ای جدید و جهلی از نوعی دیگر و این داستان ادامه دارد. زیاده گویی مرا ببخشید,
-
اما جهل چیز جدیدی نیست و اگر هزاران کتاب نوشته شود برای توضیح ان بیفایدست.ما در این قرن نیز گرفتار جهلی بزرگتر هستیم به اسم خدا.
.
نقطه.
.............. همه ما میدانیم که قرن بیستم قرن شکوفایی بشر بود قرنی که بسیاری از بیماریها علاج و بسیاری تحت کنترل بشر درآمد . قرن بیستم قرنی بود که سواد که یک دانش گرانی بود ارزان شد و همه مفت و مجانی سواددار شدند ... قرنی که دیگه کسی بواسطه قحطی نمی مرد ... قرنی که بشر فضا را تسخیر کرد ... قرنی که همه بواسطه تلفن و تلگراف در آن واحد از حال یکدیگر با خیر میشدند ... قرنی که کتاب و داستان تبدیل به فیلم شد و مردم بصورت خانوادگی به سینما می رفتند ... قرنی که نوزادان نمی مردند و دانشمندان اجازه ندادند که حتی حیوانات هم بمیرند ... قرن بیستم قرنی بود که بشر به این نتیجه رسید که کمک کردن به همنوع باید بصورت ارزش در بیاید پس صلیب سرخ بوجود آمد ... و هزاران اتفاق خوب دیگر که همه نتیجه سواد و دانش بشر در قرن بیستم بود نه نتیجه جهل و نادانی بشر ...
[edit=simin]1394/03/18[/edit]
مقاله: برداشتهای القاعده از افکار جهادی سید قطب - مجید فاطمی نژاد - منتشره در پایگاه پژوهشی تخصیصی وهابیت شناسی!
به نظر سید قطب، این دو جهان یعنی جهان جاهلیت و اسلام کاملاً با هم ناسازگارند و هیچ همزیستی و توافقی بین آنها وجود ندارد. سید قطب جاهلیت جوامع امروز را به جاهلیت مدرن تعبیر می‌کند و این جوامع را بسیار خطرناک‌تر از دوره جاهلی زمان پیامبر می‌داند. وی مهم‌ترین مشخصۀ جاهلیت را بندگی بشر برای بشر می‌داند و آن‌قدر این صفت را توسعه می‌دهد که به نظر می‌رسد به جز افراد اندکی، مسلمانی بر روی زمین باقی نمی‌ماند.
سید قطب معتقد است که فقط یک دارالاسلام وجود دارد و آن همان است که دولتی اسلامی در آن برپا و شریعت خدا بر آن حاکم است و حدود خدا اقامه می‌شود و مسلمانان یار و دوست یکدیگرند. سید قطب بر این عقیده است که لازم است جامعه‌ای به‌وجود آوریم که تمام اصول و فرمان‌های اسلام در آن اجرا شود و فقط قانون و شریعت خداوند در آن حاکم و داور باشد و بس جامعه‌ای دیگر جز این، دارالحرب یا جامعۀ جاهلی است که به نظر سید قطب عبارت است از تمام جوامع بشری مگر جامعۀ اسلامی و به عبارتی جوامعی‌اند که بندگی‌شان ویژۀ پروردگار یگانه نیست. وی در تفسیر خود می­گوید:
جامعه‌ای که در آن قوانین و فرامین خدای تعالی اجرا نمی­شود و فقط خداوند بندگی نشود، جامعۀ جاهلی است و رابطه مسلمانان با آن، یا جنگ و پیکار است یا صلح است، بر مبنای امان دادن و جزیه گرفتن!
یکی از موضوعاتی که سید قطب بارها به آن تأکید کرده، تفکری است که در زمان ابن­ تیمیه نظم منطقی و استدلالی به خود گرفت و بر علیه صلیبیان و مغول‌ها که هر کدام بخشی از دارالاسلام را غصب کرده بودند، به کار رفت.سپس ابوالاعلی مودودی (1979-1903) به صورت هوشمندانه آن را وارد ادبیات سیاسی معاصر کرد. نوشته‌های آنها بر سید قطب تأثیر گذاشت و وی نیز آن را در مورد آمریکا و اسرائیل و صهیونیسم به کاربرد.[ سید قطب جهاد را راهی برای رسیدن به جامعه اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی می‌پنداشت و مسلمان واقعی را کسی می‌دانست که در راه اعتلای اسلام جهاد کند. وی معتقد بود که مفهوم جهاد را نباید تا حد جنگ دفاعی پایین آورد و یا آن را با مبارزه درونی مؤمن علیه تهدیدها و هوس‌ها محدود ­کرد و می­گوید: «اگر چنین فکر کنیم که تنها با حرف و سخن می­توان به جهاد مبادرت ورزید، به بیراهه و سراب رفته‌ایم»
هرایر دکمجیان پایه‌ها و اصول ایدئولوژیک سید قطب را چنین بیان کرده است:
1. سیستم اجتماعی غیر اسلامی، سیستم جاهلیت است.
2. وظیفه مسلمان با ایمان این است که برای تبدیل جامعه جاهلی، از طریق دعوت و جهاد پیکارجویانه به تجدید حیات اسلام بپردازند.
3. تبدیل جامعه جاهلی به جامعه اسلامی به عهده مسلمانان پیشتاز و فداکار است.
4. هدف نهایی باید استقرار حاکمیت خداوند در روی زمین باشد تا به این وسیله تمام گناهان، رنج‌ها و فشارها رفع گردد
بدون شک رهبران گروه القاعده متأثر از افکار و اندیشه‌های سید قطب بودند. اسامه بن‌لادن که شخص اول القاعده و رهبر اصلی آن محسوب می‌شد، در ابتدا متأثر از پدرش محمد بود و او را بسیار دوست می‌داشت و الگوی خود قرار می‌داد. در ده سالگی پدرش را از دست داد. پدرش فوق‌العاده ضداسرائیلی و ضد یهودی بود؛ زیرا اعتقاد داشت که فلسطین متعلق به اعراب است. جمال خلیفه، دوست هم­دانشگاهی بن‌لادن، می‌گوید که بن‌لادن از دوران دانش‌آموزی آثار سید قطب را می‌خواند. همچنین می‌گوید: کتاب‌های سید قطب (نقاط عطف و در سایه قرآن) را می‌خواندیم. محمد قطب برادر سید قطب که در اواخر دهه 1970 استاد دانشگاه ملک عبدالعزیز بود، معمولاً خطابه‌هایی به من و بن‌لادن می‌داد.
تغییر رویکرد بن‌لادن پس از جدایی از عبدالله عزّام و آشنایی با ایمن ظواهری، می‌تواند خود سندی محکم در تأثیرپذیری بن‌لادن از سید قطب باشد؛ به‌طوری‌که طبق اسنادی که در نخستین لحظات تشکیل القاعده منتشر شد، بن‌لادن ضمن مخالفت با عبدالله عزّام تشکیل القاعده را مورد علاقه برادران مصری خود (یعنی گروه الجهاد و ایمن الظواهری) می‌داند.
پیترال برگن، تحلیلگر سیاسی و گزارشگر سی.ان.ان، معتقد است که تأسیس القاعده محصول جدایی بن‌لادن از عبدالله عزّام و آشنایی وی با ایمن الظواهری است؛ چرا که عزّام از ماهیت جهاد بر اساس بنیادگرایی سنتی حمایت می‌کرد، ولی ایمن الظواهری و مبارزان مصری از مفهومی افراطی‌تر حمایت می‌کردند. آنها قائل به سرنگونی توأم با خشونت حکومت‌های جهان اسلام شدند که از نظر آن‌ها کافر و مرتد بودند، ولی عزّام و یارانش این مفهوم را رد می‌کردند؛ چرا که نمی‌خواستند میان مسلمانان برخوردی پیش آید
الظواهری دومین رهبر القاعده از نظر رتبه به شمار می‌آید. وی در شرح‌حال خود در سال 2001 تحت عنوان «سلحشوران زیر پرچم پیامبر» روشن‌اندیشی خود را مدیون سید قطب می‌دانست. وی در برخی از کلماتش برای کسانی که راه سید قطب را زنده نگه داشته‌اند، درود می‌فرستد و می‌گوید: قبل از اعدام سید قطب درخواست کردند که طلب عفو کند، ولی او در جواب گفت: انگشتانی که به وحدانیت خداوند در هر نماز شهادت داده‌اند، طلب رحم از ظالم نمی‌کنند.‌ سید قطب به عالم درباری که از طرف حکومت موظف بود تا وی را قبل از اعدام تلقین دهد، گفت: تو از غیر خدا اطاعت می‌کنی، ولی ما در راه خدا می‌میریم. ایمن الظواهری در بخشی دیگر از کلماتش سید قطب را شهید اسلام و خواندن کتاب فی ظلال القرآن وی را باعث شفای انسان از مرض و تاریکی می‌داند
برای انجام تحقیقی به این کتاب نیاز داشتم
از آپ لود کننده گرامی و سایت عزیز کتابناک و مسولانش متشکرم.
قصد داشتم مطلبی در مورد سید قطب بنویسم، بهتر دیدم به چند مطلب از دیگران اشاره کنم.
مقاله سید قطب و اسلام گرایی معاصر - فصلنامه علوم سیاسی - بهار 1385 - انتشار یافته در سایت باشگاه اندیشه.
... به نظر ژیل کوپل سه نوع برداشت متفاوت از آراى سید قطب وجود دارد. مهم‏ترین برداشت که رادیکال‏ترین آنها نیز مى‏باشد، تفسیر قطب از جاهلیت و تکفیر را به همه نقاط جهان و به همه انسان‏ها تسرى داده است؛ دومین برداشت، تفسیرهاى او را تنها به حاکمان کشورهاى اسلامى ارتباط مى‏دهد؛ سومین برداشت، تفسیرى نمادین است که اعتقاد دارد، تفسیر قطب از جاهلیت را تنها باید از نظر معنوى بررسى کرد و نه از نظر مادى، بیشتر پیروان این نحله فکرى را کسانى تشکیل مى‏دهند که در خارج از زندان زندگى مى‏کردند و عضو اخوان المسلمین بودند
نوشته‏ هاى سید قطب، سه کارکردِ مهم براى جنبش‏هاى اسلام‏گراى تندرو داشته است: اول، این که نوشته‏ هاى وى توجیهات فکرى تمایلات ضد غرب‏گرایانه را هم در بُعد فرهنگى و هم در بُعد سیاسى فراهم کرد. دوم، اینکه دلایل استقرار جامعه‏اى اسلامى طبق موازین شرعى را ارائه کرد. سومین کارکردِ نوشته‏هاى سید قطب این بود که حقانیت سرنگون کردن همه دولت‏هاى جهان و از جمله دولت‏هاى اسلامى را با استفاده از جهاد سازمان‏دهى کرد. در واقع بیشترین تأثیر بردکترین خشونت‏زا در دنیاى معاصر اسلام از آن سید قطب است.
تاثیر قطب بر روى سازمان القاعده به طور آشکارى غیر قابل انکار مى‏باشد. اسامه بن لادن، تحت نظر محمد قطب، برادر سید قطب و دوست صمیمى وى عبداللَّه عزام تحصیل کرده است. محمد قطب، کتاب‏هاى برادرش را در عربستان سعودى ویراستارى و به چاپ رسانده است. این دو نفر فلسفه موسوم به قطبى گرایى (Qutbian philosophy) را به شاگردان خود آموزش داده و آنها را به داشتن روحیه‏اى انقلابى تشویق میکردند. همان‏طور که سید قطب در کتاب معالم فى الطریق از پیش‏آهنگ، تحت عنوان پیام‏آور اسلام در سراسر جهان یاد مى‏کند، بن لادن نیز در اعلامیه 1996 خود، القاعده را به منزله پیش‏آهنگ در نظر گرفته است.
ایمن الظواهرى نیز که نفر دوم القاعده مى‏باشد، در زمان شهادت سید قطب، دانش آموز بوده است. وى به شدت تحت تأثیر اعدام قطب قرار گرفته و بلافاصله بعد از مرگ وى عضو گروه‏هاى نظامى میشود. بعد از ترور انور سادات در سال 1981 وى نیز یکى از اشخاصى بود که دستگیر شده و سه سال زندانى شد. ایمن الظواهرى در کتابى که در سال 2001 در روزنامه الشرق الاوسط به چاپ مى‏رسد، اعلام مى‏دارد که گفته‏هاى سید قطب بیش از هر کسِ دیگرى براى آنها آموزنده بوده است، چرا که او به سبب گفته‏هایش اعدام شد. به نظر وى «سید قطب ثابت کرد که اتحاد در اسلام خیلى مهم است و نبرد بین اسلام و دشمنانش نسبت به اختلافات داخلى دراولویت قرار دارد. علاوه بر این مشخص نمود که هدف از مبارزه چیست؛ براى خداوند و شریعت است یا براى مادیات ساخته دست بشر و یا براى کسانى که ادعا مى‏کنند بین خداوند و انسان قرار دارند. این افشاگرى ‏ها کمک شایانى به جنبش اسلام‏گرا نمود تا بتواند دشمنانش را شناسایى کند... سید قطب نمونه بارز کسى است که طرف‏دار عدالت میباشد. او رو در روى ظالم درباره عدالت صحبت کرد و جان خود را به عنوان بهاى آن پرداخت کرد. ارزش کلمات او وقتى افزایش یافت که معذرت خواهى از جمال عبدالناصر را رد کرد.» به گمان، الظواهرى بر خلاف تصور رژیم ناصر، اعدام سید قطب جنبش جهاد اسلامى جدیدى را در مصر و جهان اسلام پایه‏گذارى کرد که الظواهرى خود را جزء آن می‏داند
جاهلیت قرن بیست و یکم نتیجه ی ظلم ظالمان قرن های گذشته و اکنونه
به امید روزی که آزادی اندیشه و امکانات برابر برای تفکر در اختیار همه قرار داشته باشه
[quote='logical positivism']نوسنده این کتاب موضوع را خوب تشخیص داده ولی چاره و درمان آن را بدلیل نداشتند اطلاعات تاریخی از ادیان و کارنامه آنها در این حداقل 3 الی 4 هزار سال که به مرور زمان توسط اقوام مختلف دنیا ادیان از کاهنان مصر گرفته تا ادیان سامی و ایرانی عرضه شده است غفلت کرده و ادیان هیچ فرقی نمی کند مربوط به کدام قوم باشد ظلمی بسیار فراگیر تر از علم و فلسفه و منطق و کلاً خرد گرائی به بشیریت در دوران مختلف تحمیل نموده است برای مثال اروپای قرون وسطا و جنگ صلیبی مسیحیان با مسلمان و بلعکس و یهودیان با مسلمان و بلعکس و اعراب با ایران تغییر دین در ایران و مسلمان با شاخه های مختلف با یکدیگر و......................................... و این آخرها وهابی ها و بابی ها و الان هم داعش پدیده زمان امروز ما و......................................... بنظر بنده حقیر فقط اخلاقیات که از خرد گرائی نشات می گیرد راه نجات بشریت از این بن بست دو طرفه دین و علم می تواند باشد و فقط با دادن افسار این دو در دست اخلاق است که موجب آرامش و آسایش و امنیت و................................کرامت و عزت و......................... انسان و انسانیت خواهد شده .
به درود[/quote]
مشخص است که دوست بزرگوار ما اطلاعات زیادی در مورد تاریخ و ادیان ندارند و تعریف مشخصی هم از "خرد" در چنته شان نیست. واگر نه کیست که خود را بی خرد بداند؟ هر کسی کار خود را خردمندانه می داند. وانگهی اخلاق از نظر چه کسی؟ داعشی ها هم رفتار خود را بی اخلاقی نمی دانند. همیشه جامعه بشری حرفهای احساسی را دور می زند.
بدی تمام زمین را فرا گرفت آزی دهاک از بند گریخت کجایید فریدونیان
نوسنده این کتاب موضوع را خوب تشخیص داده ولی چاره و درمان آن را بدلیل نداشتند اطلاعات تاریخی از ادیان و کارنامه آنها در این حداقل 3 الی 4 هزار سال که به مرور زمان توسط اقوام مختلف دنیا ادیان از کاهنان مصر گرفته تا ادیان سامی و ایرانی عرضه شده است غفلت کرده و ادیان هیچ فرقی نمی کند مربوط به کدام قوم باشد ظلمی بسیار فراگیر تر از علم و فلسفه و منطق و کلاً خرد گرائی به بشیریت در دوران مختلف تحمیل نموده است برای مثال اروپای قرون وسطا و جنگ صلیبی مسیحیان با مسلمان و بلعکس و یهودیان با مسلمان و بلعکس و اعراب با ایران تغییر دین در ایران و مسلمان با شاخه های مختلف با یکدیگر و......................................... و این آخرها وهابی ها و بابی ها و الان هم داعش پدیده زمان امروز ما و......................................... بنظر بنده حقیر فقط اخلاقیات که از خرد گرائی نشات می گیرد راه نجات بشریت از این بن بست دو طرفه دین و علم می تواند باشد و فقط با دادن افسار این دو در دست اخلاق است که موجب آرامش و آسایش و امنیت و................................کرامت و عزت و......................... انسان و انسانیت خواهد شده .
به درود
نویسنده کتاب پیشنهاد می کند راه خلاصی مردم دنیا از فساد رو آوردن به اسلام است. این کتاب در سال 59 منتشر شده. حالا بعد از سی و چند سال از چاپ کتاب، خاورمیانه را می بینیم که از شرق تا غرب آن را پرچم های لا اله الاالله و الله اکبر پوشانده. با مقایسه این دو بازه زمانی مشخص میشود که با گرایش مردم به اسلام نه تنها فساد از بین نرفته بلکه چنین ملقمه ای از فساد در طول تاریخ بی سابقه بوده و آرزوی مردمان این کشورها بازگشت به همان دوران است.
جاهلیت قرن بیستم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک