رسته‌ها

جنگ ناشناخته: روایت آلمانی از جنگ جهانی دوم

جنگ ناشناخته: روایت آلمانی از جنگ جهانی دوم
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 147 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 147 رای
در سال 1945 با تسلیم بدون قید و شرط آلمان و ژاپن، جنگ جهانی دوم پس از شش سال کشت و کشتار بیرحمانه پایان یافت. این هولناکترین جنگی بود که تاریخ بشر به یاد دارد، چون بیش از پنجاه میلیون نفر تلفات بر جای گذاشت و صدها میلیون نفر را به دنبال تحولات سیاسی پس از جنگ از خانه و کاشانۀ خود آواره ساخت. مهمترین پیامد جنگ جهانی دوم خرد شدن قدرت نظامی و صنعتی آلمان و ژاپن و پیدایش امپراتوری عظیم کمونیستی از برلین و اروپای شرقی تا پکن، پیونگ یانگ و سایگون بود که طی نزدیک به نیم قرن لرزه بر اندام هر فرد آزادیخواه در چهار گوشۀ جهان می انداخت.
در طول دهه های گذشته کتابهای بیشماری در بارۀ جنگ جهانی دوم نوشته شده که بیشترشان از منابع غربی (انگلیسی، آمریکایی، فرانسوی، ایتالیایی) و تعداد کمتری از منابع روسی بوده است. "جنگ ناشناخته" نخستین اثری در این زمینه است که نظریات آلمانیها را بیان می کند و روایت جدیدی از این جنگ عالمسوز به دست می دهد که به کلی با روایتهای غربی و شرقی آن تفاوت دارد.
اتو اسکورزنی افسری اتریشی بود که با عملیات شگفت انگیز خود در دوران جنگ، شهرت به سزایی یافت و با عملیاتی مانند نجات موسولینی، ربودن پسر دریاسالار هورتی و رخنه کردن در صفوف سربازان متفقین در جبهۀ بلژیک، "خطرناکترین مرد اروپا" لقب یافت. او در این کتاب حقایق ناگفته ای را فاش می سازد و نشان می دهد که بسیاری از ادعاهای متفقین در زمان جنگ، عاری از حقیقت بوده و جنبۀ شعار داشته و به منظور بی آبرو ساختن رایش آلمان ساخته و پرداخته شده بوده است که قهرمانانه تا استالینگراد و العلمین پیشروی کرد ولی سر انجام در برابر نیروهایی ده برابر بیشتر و نیرومندتر شکست خورد.

مندرجات این کتاب از بسیاری جهات دست اول است و برای بسیاری از خوانندگان که همیشه قلم را در دست دشمنان رایش آلمان یافته اند ناشناخته است و تازگی دارد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
682
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
farhadpartica
farhadpartica
1399/03/02

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی جنگ ناشناخته: روایت آلمانی از جنگ جهانی دوم

تعداد دیدگاه‌ها:
57
مفاد تحریم ارضی آلمان در معاهدۀ ورسای :
بر طبق این بخش از معاهدۀ ورسای ، قسمتهای ذیل از خاک آلمان جدا و به شرح گفته شده ضمیمۀ خاک همسایگانش شد :

- استانهای آلزاس (Alsace) و لورِن (Lorraine) ضمیمۀ خاک فرانسه ؛
- شهرهای اوپن (Eupen) و مالمدی (Malmedy) ضمیمۀ خاک بلژیک ؛
- استان شلسویگ شمالی (North Schleswig) ضمیمۀ خاک دانمارک ؛
- هولتشین (Hultschin) ضمیمۀ خاک چکسلواکی ؛
- استانهای پوزِن (Posen) ، پروس غربی (West Prussia) و بخشی از سیلزی علیا (Upper Silesia) ضمیمۀ خاک لهستان ؛
- بندر ممل (Memel) ضمیمۀ کشور تازه تأسیس لیتوانی .
همچنین شهرهای دانتزیگ (Danzig) و سار (Saar) نيز مناطق بین المللی اعلام شدند .
اروپا قبل از جنگ جهانی اول
اروپا بعد از جنگ جهانی اول
مناطق جدا شدۀ آلمان در ورساي
آفریقا قبل از جنگ جهانی اول
وضعیت جهان در جنگ جهانی اول

ده دقیقه مانده به ساعت 4 بعد ازظهر 28 ژوئن سال 1919، نمایندگان آلمان زیر فشار شدید و ترس از خطر اشغال نظامی وطنشان؛ قرارداد «ورسای» را امضا کردند.
«جان می نارد کینز» اقتصادان انگلیسی به حالت اعتراض نسبت به شرایط سختی که قراربود به آلمان تحمیل شود قبلا جلسه کنفرانس ورسای را ترک کرده بود. وی از شرکت کنندگان کنفرانس پایان جنگ جهانی اول در ورسای بود. کینز علل مخالفت خود با مجازات ملتهارا در کتاب «نتایج اقتصادی» منتشر ساخت که در آن از مجازات های اقتصادی یک ملت که دود آن به چشم ملل دیگر هم می رود و نتیجه ای جز تولید خشم، نفرت، ایستادگی و جنگ ندارد به انتقاد پرداخت. این کتاب همان سال (سال 1919) انتشار یافت. قرارداد ورسای مردم آلمان را به پرداخت غرامت سنگین، از دست دادن کشتی های نظامی و محروم شدن از ساخت تسلیحات و داشتن ارتش تعرضی محروم کرد و منطقه بزرگ صنعتی این کشور را غیر نظامی اعلام داشت. همین تحمیلات، ناسیونالیسم آلمانی را زنده کرد و هیتلر را بر سر کار آورد که قراردادرا پاره کرد و دست به جنگ زد.

متفقین، آلمان را به پرداخت مبلغ هنگفتی به عنوان غرامت مجبور کردند. از دیگر مفاد پیمان تاریخی ورسای، تأسیس جامعه ملل بود که پس از پایان جنگ جهانی دوم به صورت سازمان ملل متحد درآمد. با این حال، هیچ یک از این بندهای قرارداد، در سال‏های بعد، مانع از قدرت‏گیری مجدد آلمان و آغاز جنگ جهانی دوم نگردید و دو دهه بعد، دنیا بار دیگر، جنگ جهانی دوم را به خود دید.
با شکست آلمان و متحدان آن در جریان جنگ جهانی اول، مقدمات امضای قرارداد پایان جنگ و ترک مخاصمه بین طرف‏های درگیر مهیا گردید. کارشناسان مالی و اقتصادی که پس از پایان جنگ اول جهانی، به حساب هزینه‏ها و خسارات وارده بر کشورهای متخاصم رسیدگی کرده بودند، خسارات جنگ را بیش از 330 میلیارد دلار برآورد کردند و برای جبران این خسارت، شرایط سنگینی را بر شکست خوردگان تحمیل نمودند. در نهایت، شرایط صلح و غرامت جنگی کشورهای مغلوب، در کنفرانس صلح پاریس که از روز 18 ژانویه سال 1919م تا بیستم ژانویه سال 1920م تشکیل شد، تعیین گردید. اولین و مهم‏ترین قراردادی که در جریان کنفرانس صلح پاریس، تنظیم و امضا شد پیمان صلح وِرسای بود که شرایط صلح با آلمان را تعیین می‏کرد. هنگام تصویب قرارداد ورسای در کنفرانس صلح پاریس، آلمان به یک کشور جمهوری تبدیل شده بود و یک رئیس جمهور سوسیالیست در رأس آن قرار داشت. هم‏چنین صدراعظم آلمان نیز یک سوسیالیست بود و وقتی که او از مضمون آن قرارداد اطلاع یافت از مقام خود استعفا داد و هیچ یک از وزیران ارشد آلمان نیز حاضر به امضای این قرارداد نشدند. در نتیجه دو عضو درجه دوم دولت آلمان در روز 28 ژوئن 1919م، قرارداد صلح را در کاخ ورسای امضا کردند.
اگر معاهدۀ ورسای را تنها عامل شروع جنگ جهانی دوم ندانیم قطعاً یکی از عوامل اصلی آغاز جنگ بود . این معاهده که در پایان جنگ جهانی اول توسط فاتحینِ جنگ بر آلمان تحمیل شد ، باعث فشار اقتصادی سنگین و متعاقب آن وضعیت نابهنجار سیاسی و اجتماعی در آلمان شد و زمینۀ شروع فعالیتهای رادیکال سیاسی را در این کشور فراهم آورد که نتیجۀ آن شروع جنگی بسیار مهیب تر از جنگ اول در جهان شد .
قرارداد ورسای در واگن قطاری در منطقه ای به نام ورسای در نزدیکی پاریس ، بین دولت آلمان و متفقین امضا گردید . این معاهده توسط سه نمایندۀ سیاسی به نامهای دیوید لوید جورج از بریتانیا ، گئورگس کلمنسو از فرانسه ، و وودراو ویلسون از آمریکا تنظیم و به امضای آلمان و سه کشور فوق رسید . هدف از این معاهده در کنار نوعی تحقیر و انتقام گیری از آلمان ، تضعیف همه جانبۀ این کشور بود بگونه ای که کلمنسو نمایندۀ فرانسه اظهار داشت : هدف ما ساده است و آن این است که آلمان دیگر هرگز نتواند روی پای خود بایستد تا جنگ دیگری به راه بیندازد.
این پیمان نامه را می توان در چند زمینۀ اصلی تقسیم بندی نمود که عبارتند از : ارضی ، نظامی ، اقتصادی ، و تحریم در سایر موارد اصلی .
به قول گورینگ در دادگاه نورنبرگ اگر جنگ را ما پیروز شده بودیم الان شما به عنوان جنایت کار جنگی محاکمه می شدید.
انگلیس،امریکا و شوروی در جنایت کردن دست کمی از نازی ها نداشتند با این تفاوت که چو پیروز جنگ بودن این جنایات کم رنگ و محو شد.
جنگ جهانی دوم میدان نبرد و رویاروییِ نا برابر ابر قدرتها و مکاتب سیاسی علیه دادخواهی ملتی رنجکشیده است . این نبرد نا برابر منجر به حوادث و تحولات عظیمی در جهان گردید که اثرات آن هنوز در جهان مشاهده می شود . نظم و سیستم مدیریت کنونی جهان تا حدود زیادی ریشه در این واقعه ی عظیم دارد . برگ های تاریخ گواه آن است که جنگ جهانی دوم ثمره ي سالیان دراز استعمار و زیاده خواهی استعمارگران است ، استعمارگرانی که به هیچ اصول و اعتقادات انسانی پایبند نبوده و نیستند . این جنگ را باید انقلاب بزرگ ستم کشیدگان علیه ظلم جهانی دانست ، نتیجه ی تحقیر و چپاول ملت هایی است که توسط قدرتهای اروپایی و در رأس آن قدرتها سه قدرت بزرگ جهانی (شوروی ، انگلیس ، فرانسه) صورت گرفته . هرچند که این انقلاب بزرگ به رهبری آلمان نازی توسط استعمارگران قدیم و استعمارگر جدیدی به نام آمریکا در هم شکسته شد ، اما ثمره های زیادی برای ملت های در اسارت استعمار جهانی داشت . این نبرد بزرگ باعث ضعیف شدن ابر قدرتهای بزرگ شد که اجازه ی نفس کشیدن را به کشور های در بند اسارت آنان داد تا بتوانند استقلال از دست رفته ی خود را باز یابند .
تاریخ همواره تکرار می شود ، خواندن تاریخ فرصت بزرگ درس گرفتن از گذشتگان را به همراه داشته . در این سده کسانی بوده اند که بی توجه به درسهای تاریخ از آن عبور کردند و تاوان آن را با جان خود دادند و کسانی هم بوده اند که با درس گرفتن از تاریخ ، پیروزی خود و ملت خود را رقم زدند . تاریخ یعنی مطالعه ی دقیق و درک و قرار دادن خود در قلب شخصیت ها و وقایع تاریخی و تحلیل و تفکر و در نهایت نتیجه گیری به دور از تعصب و به کارگیری این گنجینه ي با ارزش در زندگی .
یکی از عجیب ترین کتاب ها بعد از تبار انسان داروین و نبرد من هیتلر

"برای صلح ابدی جنگی بزرگ لازمه"
این شعار هیتلر بود ، جنگ به شکست انجامید ، جهان یکسانسازی شد و هیتلر برای همیشه بزرگ دیکتاتور تاریخ نام گرفت...
شاید اگر هیتلر پیروز می شد امروز بیشتر مردم جهان وی را فرشته ای از جانب خدا می پنداشتند.....

ژانویه سال 1936 (سه سال پیش از آغاز جنگ جهانی دوم) دکتر ژوزف گوبلز وزیر تبلیغات دولت هیتلر در اجتماع بیش از 18 هزار تن از اعضای حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان (نازی) گفت که تنها هنر بعضی دولتها (اشاره به انگلستان و فرانسه) استثمار ملل دیگر و ارتزاق از این راه
و آقایی کردن بر همان ملل و تحت انقیاد نگهداشتن آنها است.
داد و ستد عادی با این ملل تحت سلطه هم باید با تصویب قبلی استعمار گران انجام شود. کارخانه های آلمان نیاز به مواد خام دارند، ولی خرید این مواد باید با تصویب قبلی « دولتهایی که ارباب و آقای آنها هستند » باشد و گرنه کشورهای دارنده این مواد خام جرات فروش مستقیم نخواهند داشت. اربابها (قدرتهای استعمارگر) دولتهای تحت سلطه خود را تو سری خور و در حالت ضعف نگه میدارند تا سرکش نشوند و حق خود را نخواهند. در کشورهای تحت سلطه، دولتها از مردمشان جدا هستند و سلطه گران هم ادامه این وضعیت را می خواهند و می کوشند که مردم این کشورها از آن چه که روی می دهد و حقایق پیرامون خود آگاه نشوند و حق خود را مطالبه نکنند و .... دولت آلمان این نظم را رد می کند و چون نیاز به مواد خام دارد؛ راهی ندارد جز این که به این استثمار و استضعاف پایان دهد. ما از لحاظ قدرت نظامی و ظرفیت صنعتی چیزی از این استثمار گران کم نداریم که نمی توانیم با پول خرید کنیم و آنها به مفت می برند و مانع از خرید ما می شوند . این وضعیت در این دوران قابل تحمل نیست و ما ادامه آن را نمی پذیریم و ....
سه سال پس از به قدرت رسیدن هیتلر در آلمان، مبارزه این دولت با سیاست استعماری انگلستان و فرانسه و سلطه طولانی این دو دولت بر کشورهای دور دست به ویژه خاورمیانه و آفریقا آغاز شد، و یک روز پس از نطق گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر در اجتماع اعضای حزب حاکم سوسیالیست ملی (نازی) که شدیدا به سیاست های استثماری انگلستان و فرانسه حمله کرد
جنگ ناشناخته: روایت آلمانی از جنگ جهانی دوم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک