رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
تاریخ تمدن اسلام - جلدهای 1 و 2 و 3
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 162 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 162 رای
کتاب تاریخ تمدن اسلام نوشته ی جرجی زیدان،مشهورترین و معتبرترین کتاب در شناخت تاریخ تمدن اسلامی است و بهترین و بزرگترین اثر نویسنده اش که در 1116 صفحه توسط انتشارات امیر کبیر به چاپ رسیده است.این کتاب شامل 5 جلد و قسمت است که در هر قسمت به یک موضوع خاص از تمدن اسلامی می پردازد.
جلد اول :
تمدن و اوضاع مردم عرب پیش از اسلام تا ظهور اسلام و کمى قبل از آن، حکومت عرب در دوره جاهلیت، اوضاع کعبه و قریش تا ظهور اسلام، چگونگى دعوت اسلام، انتشار اسلام، فتوحات اسلامى، خلفاى اموى، خلفاى عباسى، خلفاى اندلس، خلفاى فاطمى و غیره.
جلد دوم:
ثروت مملکت اسلامى، ثروت رجال دولتى و خلفاى اسلام، موجبات پیدایش آن ثروتها و از دست رفتن آن، ثروت اهالى شهرها و ده‏ها.
جلد سوم:
علوم و ادبیات عرب و علوم و ادبیات اسلامى، علوم و ادبیات بیگانه، مدرسه‏ها و کتابخانه‏هاى اسلامى.
جلد چهارم:
سیاستهاى دولتهاى اسلامى، وضع حکومت خلفاى راشدین، امویان، عباسیان، امویان اندلس، فاطمیان و سیاست هر یک در تحکیم مبانى فرمانروایى و رفتار آنان با مردم.
جلد پنجم:
نظامات اجتماعى و طبقات مردم و عادات و رسوم اجتماعى و زندگى خانوادگى و تمدن و تجمل و آثار عمران در ممالک و شهرها و دستگاه فرمانروایان اسلامى.
کتاب بدلیل حجمش در دو قسمت آپلود می شود،قسمت اول تا پایان جلد سوم،و قسمت دوم جلد چهارم و پنجم را شامل می شود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/06/22

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تاریخ تمدن اسلام - جلدهای 1 و 2 و 3

تعداد دیدگاه‌ها:
65
سلام دوستان عزیز
جلد اول کتاب تاریخ تمدن اسلام از جرجی زیدان خلاصه شده اش موجود هست ،؟؟
در این کتاب همچین از عدل علی و دشمنی بنی امیه و معاویه و یزید سخن گفته می شود که انگار شیخ عباس قمی این کتاب را در مورد شیعیان نوشته و کاملا کفه ترازو بنفع شیعیان و بخصوص قوم قریش هست آیا مترجم چیزی به متن اضافه کرده چرا که معلوم مترجم سفت و سخت طرفدار چهارده معصوم هست.آیات واقعا این کتاب سندیت در تاریخ دارد؟؟؟ چگونه از کشتن و قتل ععام و دغلبازی سخن میگوید و نام (تمدن اسلامی) بر این کتاب گذاشته اند؟؟
تاریخ تمدن اسلام ترجمه آقاى جواهر کلام در اینجا به احتمال قوى باید چاپ سال ۱۳۷۲ باشد که براى اطمینان از عدم سانسور باید به دنبال چاپ هاى قبلى انتشارات امیر کبیر رفت. تا آنجا که من مى دانم چاپ دوم در سال ۱۳۳۴ بوده.
[quote='alefbamdad']شاید بتوان قوانین خوبی هم در آن یافت ولیکن در خوشبینانه ترین حالت می توان آنها را اساطیری دانست
به قول شاعر معروف آلمانی ،هاینه [/quote]
از میان 6236 آیه در قرآن کریم، 4 آیه قانون اجتماعی حکومتی در آن وجود دارد که شامل قصاص، مجازات زنای علنی، مجازات سارق و مجازات راهزنی و تجاوز و ارعاب عمومی است. بر روی این کره خاک، سراغ ندارم جایی را که در آن هیچ کدام از این 4 مسئله آزاد باشد. نه می توان به کسی صدمه زد و به قتل رساند، نه می توان تجاوز کرد و زورگیری کرد، نه علناً زنا کرد و نه دزدی کرد. حالا بین این 4 تا، کدامشان محل مناقشه است جای سوال دارد.
اسطوره دانستن قرآن نیز قدمتی به درازای خود قرآن دارد و سخن تازه ای نیست.
إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ
زمانی که آیات ما بر او تلاوت شود گوید اساطیر گذشتگان است.-15 القلم
سخن تازه ای نیست و ارتباطی هم بین قصص قرآن با احکام و قوانین اجتماعی نیست. قانون اجتماعی که اسطوره نمی شود. مگر اینکه از شاخه قانون اسلام به شاخه قصه های اسلام بپریم.
به قول پرنس ژیوائى بورگیز ، تاریخ شناس ایتالیایی: مسلمین همین که در پیروی قرآن و خواندن آن و عمل به قوانین و احکامش سستی نشان دادند، نیروی سعادت و فرشته سیادت نیز با این بی‌اعتنایی از آنها دور شد و آن همه عزت و قدرت و خرسندی و عظمت از افق حیات آنها رخت بربست و به جایش اهریمن اسارت و بندگی جانشین شد. دشمنان از این فرصت استفاده کردند و بر آنها تاختند و حلقه‌وار چون میکرب‌های اجتماع آنها را در میان گرفتند و آنها را به روزگار کنونی اسیر و مقید ساختند. آری این همه بدبختی‌ها و تیره‌روزی‌های مسلمین از مراعات نکردن قوانین قرآن بوده. در این امر بزرگ هیچ گناهی متوجه اسلام نیست. آیا حقیقتاً چه ایرادی را می‌شود بر آیین پاک گرفت؟
متاسفانه آنچه اکثراً قابل مشاهده است، ندانستن و ناآگاهی مسلمانان و ایضاً منتقدان این کتاب سترگ است. نمی فهمم کسی که حداقل هایی را از قرآن نمی داند و آن را بطور کامل نخوانده، چگونه له یا علیه قرآن موضع می گیرد. سخن گفتن در باب مذهب نیز فراتر از سخن گفتن در باب اسلام است. کسی می تواند چنین ادعایی کند که با همه مذاهب آشنایی داشته باشد و آن ها را از نظر گذرانده باشد. و اگرنه حرف بی مبنا و کلی، کنتور نمی اندازد.
با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمی شود. ببینید کشورهای که در آنها قوانین اسلامی حاکم است مانند ایران و عربستان چه ظلم و قصاوتی به نام دین بر مردم خود اعمال کرده و میکنند. از محروم کردن مردم از شادی ، تبلیغ فرهنگ تو سر خود زدن و گریه و زاری گرفته تا ریختن خون انسانهای های بیگناه برای تقویت خودشان. جهانیان را پند میدهند که دنیا دار فانی است و جهان حقیقی پس از مرگ فرا می رسد در حالیکه دنیا را دو دستی چسبیده اند و حاضر نیستند میلی متری از صندلی قدرت و تسلط خود جابجا شوند. مردم را به جهان خیالی دعوت میکنند تا مردم شادی های این جهانی را بر خود و دیگران حرام کنند در حالیکه خود و فرزندانشان پشیزی برای این چیز ها ارزش قائل نیستند.
البته این سخنان بدین معنا نیست که از صدر تا ذیل دین بد است نه اینگونه نیست شاید بتوان قوانین خوبی هم در آن یافت ولیکن در خوشبینانه ترین حالت می توان آنها را اساطیری دانست که مدت مدیدی انسانهایی زندگی واقعی شان در تلخی و رنج وفقر میگذشته یاری رسانده و به آنها امید دهد که جهان دیگری هست که حاکمش مثل حکام این دنیا نیست و شاهزاده و گدا برایش توفیری ندارد.
به نظر من در دنیایی که دیر زمانی است از خواب غفلت بلند شده کم کم ما هم باید از خواب بیدار شویم و مسائل و مشکلات هر بخش از جامعه را به دست متخصصان آن حیطه بدهیم نه کسانی که پیشانی داغ کرده خود را به نمایش می گذراند. این گونه میتوان تمدن ساخت این گونه میتوان پیشرفت کرد و جامعه را از مصائب و مشکلاتش نجات داد. با آزادی در درجه اول و درجه دوم قوانینی که بر پایه واقعیات بنا شده اند و نه بر پایه خیالات.
به قول شاعر معروف آلمانی ،هاینه : " در دوران جهالت مذهب بهترین راهنمای انسان بود همانند کوری که در تاریکی بهتر از فرد بینا راه را از چاه تشخیص می دهد اما پس از طلوع خورشید بسیار احمقانه است که از او پیروی کنیم."
به kavehtanhaeivash
تا بدانجا که خاطرم یاری می کند و چشمانم نشان می دهد، این عذرخواهی را از جناب aryoua داشتم نه از کس دیگری! ضمن اینکه ادامه گفتگوی بنده با ایشان در پیام خصوصی صورت گرفت و به نتایج قابل توجهی هم مختوم شد. حالا اینکه این وسط جنابعالی حرفتان چیست و انتظار چه سخنی دارید را خدا عالم است.
باعث تأسف است که چنین مناقشاتی که اکثراً خارج از چارچوب‌های آکادمیک هستند، در زیر پست‌های مربوط به چنین کتب ارزشمندی شکل می‌گیرد!
nikdoost
جناب نیکدوست منظور من اصلا فرمایشات حضرتعالی نبود
منظور بنده اشاره ای کوتاه به گفته جرجی زیدان بود
چرا باید مردم نواحی که به تصرف مسلمانان دراومده ناگهان به خودشون بیان وبرای رهایی(توجه به این کلمه داشته باشین.مگه اسیربودند؟)تلاش کنند
نکته دوم اینکه چقدر تلاش کردند که نتونستند به قول جرجی زیدان کاری از پیش ببرند؟
اصولا چه عکس العملی از اعراب سرزده که تلاشها به نتیجه نرسیده؟
موفق باشید
به Khwanirath:
مشاهده می کنید که در زمینه احکام، قرآن دقیق و مو به مو آن را بیان فرموده است. اگر معنای کتک زدن در آیه 34 سوره نساء بود، بایستی اشاره می شد که چه مقدار و کجای بدن ایشان را کتک بزنید. ولی وقتی نیامده، معنای دیگر ضرب را دنبال می کنیم. آنجایی که در صورت ضرب کردن زنان، قصاص هم لازم نمی شود و آن معنا، همان در تنگنا قرار دادن است که البته برای زنان مختلف می تواند متفاوت باشد. برای یکی تنگنای مالی، برای یکی همراهی نکردن در مهمانی، برای یکی صحبت نکردن و ... که بسته به روحیات فردی می تواند متفاوت باشد.
فلذا آیه شریفه بر این مبناست که زنان در غیاب مردان، پاکدامنی پیشه می کنند و زنانی که در حال خیانت عاطفی به شما هستند را اندرز دهید و بعد بسترهایتان را جدا کنید و بعد در تنگنا قرار داده تنبیهشان کنید.
بابت اطاله کلام پوزش می خواهم. بنده آدم پرگویی نیستم. آیه نیاز به تفسیر داشت.

آقا همه چی رو بافتی به هم! چی میگی تو؟ زمین و زمان رو قاطی کردی با هم. پوزش هم می خوای.
تاریخ تمدن اسلام - جلدهای 1 و 2 و 3
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک