رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
پیرامون اسارت بشری (جلد 1)
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 32 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 32 رای
✔️ خلاصه داستان:
پسرکی که در یک خانواده متوسط انگلیسی به دنیا آمده با مرگ پدر پزشکش ، در کنار مادر بیمارش روزگار می گذراند . این پسر که دارای معلولیتی مادر زادی در پای خود است پس از مرگ مادر به عمویش سپرده می شود . عموی پسرک کشیشی متعصب و سختگیر است و در خانه او پسرک کوچک و معلول تحت تعلیمات عاری از عواطف او رشد کرده و به مدرسه می رود . ماجراهای اصلی زندگی او پس از اقدام او به زندگی در لندن برای کار و ادامه تحصیل و آشنایی او با یک پیشخدمت آغاز می شود...

این کتاب با نامهای «پایبندی های انسانی» و «اسارت بشر» نیز ترجمه شده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
ramin12345
ramin12345
1391/05/18

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی پیرامون اسارت بشری (جلد 1)

تعداد دیدگاه‌ها:
2
فلیپ با چشمان غمگین خود به نگاه گیج سالی خیره شد.
زیر لب گفت: مطمئن نیستم.
در می یافت که خود را فریب داده و ایثار و از خودگذشتگی نبوده که اندیشه ازدواج را به مغزش راه داده، بلکه نیاز به داشتن همسر و سقفی بر بالای سر و عشق بوده است و حال که مشاهده می کرد همه این ها از میان انگشتانش می لغزد و فرو می چکد، یاس و ناامیدی وجودش را فرا گرفته بود. در دنیا بیش از هرچیز به همین ها نیاز داشت. اسپانیا و شهرهای کوردوا، لئون و تولدو چه اهمیتی داشتند، بتکده های برمه و مانداب های جزایر دریای جنوب چه لطفی داشتند؟ آمریکا همیشه سرجایش بود، احساس می کرد در تمام طول عمر در طلب آرمان ها و آرزوهایی بوده که دیگران با کلام یا نوشته هایشان به او القاء کرده اند و این هرگز خواست های قلبی خود او نبوده اند، همه ادوار زندگی او میان این دو حالت یعنی آن چه که فکر می کرده می بایست انجام دهد و آن چه که قلبا خواستار انجام آن بوده، نوسان داشته است اکنون با حال و هوایی که از ناشکیبی سرچشمه می گرفت، همه آن آرمان ها را کنار می گذاشت. همیشه برای آینده زیسته بود و زمان حال همیشه و همیشه از میان انگشتانش لغزیده بود. پس آرمان هایش چه؟ همواره به ساختن طرحی پیچیده و زیبا از حقایقی بی معنا، می اندیشید، هرگز به طرح ها و الگوهای ساده که در انسان زاده می شود، کار می کند، همسر می گزیند، فرزند می آورد و می میرد نیندیشیده بود. آیا این الگوها، کاملترین نیستند؟ شاید تسلیم شدن در قبال این الگو، تن به شکست دادن باشد ولی چه بسا این شکست از بسیاری پیروزی ها و کامیابی ها، جان بخش تر و گواراتر باشد.
نگاه گذرایی به سالی افکند، در این فکر بود که او در چه اندیشه ای است و آن گاه از او نگاه برگرفت.
"می خواستم از تو تقاضای ازدواج کنم."
اسارت بشر رو ازش خوندم، زندگینامه خودش بود! کتاب متوسطی بود! یکم شبیه داستایوسکی مینویسه ولی به اون نمیرسه! به هر حال یکبارم نوبل ادبیات رو گرفته .حالا نمیدونم این چه فرقی با اونی که من خوندم داره ،دوستان که لطف میکنید این کتابا را میذارید اگه در حد یکی دو خطم در موردش توضیح بدین واقعا ممنون تر میشم! تا در مورد دریافت کتاب بهتر تصمیم بگیریم.
پیرامون اسارت بشری (جلد 1)
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک