رسته‌ها

دوازده‌ ق‍رن‌ س‍ک‍وت‌ : ت‍ام‍ل‍ی‌ در ب‍ن‍ی‍ان‌ ت‍اری‍خ‌ ای‍ران‌

دوازده‌ ق‍رن‌ س‍ک‍وت‌ : ت‍ام‍ل‍ی‌ در ب‍ن‍ی‍ان‌ ت‍اری‍خ‌ ای‍ران‌
امتیاز دهید
5 / 2.7
با 523 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 2.7
با 523 رای
ک‍ت‍اب‌ اول‌: ب‍رآم‍دن‌ ه‍خ‍ام‍ن‍ش‍ی‍ان‌

درج این کتاب در سایت، به معنی تایید محتویات آن از سوی آپلودکننده و سایت کتابناک نیست.

ناصر بناکننده معروف به ناصر پورپیرار با نام مستعار ناریا، عضو اخراجی حزب توده ایران پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران و ناشر این حزب پس از انقلاب، نویسنده، ویراستار و موسس نشر کارنگ است که کتاب‌های خود را ازطریق این موسسات نشر منتشر کرده‌است. نظریات منحصر به فرد او در باب تاریخ ایران، پیش و پس از حمله اعراب به ایران، شاهنامه و فردوسی، سعدی و یهودیان بر خلاف تحقیقات دانشورانه و علمی تاریخی است. او اذعان دارد که بی‌سواد است.
ناصر پورپیرار تاریخ ایران را «ساخته دست یهودیان» معرفی می‌کند. او اعتقاد دارد که هخامنشیان قومی خونریز و وحشی بودند که «به دستور و مزدوری یهودیان» بر ایران چیره شده و آنچنان نسل کشی کرده‌اند که تا ۱۲ سده بعد از ظهور اسلام، جنبنده‌ای در جغرافیای فرضی ایران نمی‌زیسته است. او بخش اعظم امپراتوری هخامنشی و تمام امپراتوری اشکانی و ساسانی را انکار نموده و مدعی است که آئین زرتشتی وجود نداشته، ایرانیان تا پیش از اسلام به هیچ دینی معتقد نبوده و کتاب اوستا در همین اواخر در هند نوشته شده‌است. او حمله اعراب به ایران را سرآغاز تاریخ ایران دانسته و میراث فرهنگ ایران را مرهون اعراب جاهلی می‌داند. ولی در عین حال، همه منابع مکتوب سه قرن ابتدایی ظهور اسلام را جعلی دانسته است. متخصصان زیادی ردیه‌هایی بر نظریات یگانه پورپیرار نوشته‌اند و بسیاری نیز نظرات او را بی‌ارزش‌تر از آن دانسته‌اند که نقد شود.
پورپیرار زبان فارسی را بی‌مایه توصیف می‌کند،فردوسی را مزدور می‌خواند، سلمان فارسی را زائیده توطئه یهودیان دانسته و گلستان سعدی را معیوب و ناقص می‌شمارد. به ادعای او سعدی هیچگاه از شیراز خارج نشده و همه سفرهای سعدی جعلی است. پورپیرار از چپی‌هایی است که مدتی پس از انقلاب ایران در زندان بوده و تواب شده است. موسسه انتشاراتی او مورد عنایات مخصوص وزارت ارشاد بوده و با موسسه بنیاد نور (زیر نظر محسن رفیق‌دوست) ارتباط مالی و کاری دارد.
این کتاب، یک مجموعه چهار جلدی درباره تاریخ ایران است. مولف در مقدمه کتاب می نویسد: «این بررسی، تاریخ ایران را تاریخ پارس و پارسیان نمی داند و می کوشد حیات دیرینه اقوام گوناگون ساکن این نجد – و نه تسلط اقوام شمالی، که شیوه عقب مانده شاهنشاهی را بنیان گذاردند – را اساس و آغاز هویت ملی ایران قرار دهد ...». بحث اصلی کتاب درباره برآمدن «هخامنشیان» با پیشگفتاری درباره پهنه زمانی و جغرافیایی ایرانیان و تمدن های کهن آغاز می شود؛ آنگاه مباحث کتاب در سه بخش با این عناوین مطرح می شود: «در جستجوی سرزمین»؛ «در جستجوی هویت»؛ و «چاره اندیشی یهود».

نظر پورپیرار درباره زبان ترکی
مطلب زیر از وبلاگ ایشان کپی شده است

پورپیرار:
زبان ترکی حتی یک واژه انتزاعی ندارد.
زبان ترکان مطلقا فاقد لغات تمدنی پایه است که هنوز هم خط مستقلی برای نوشتن نساخته اند و از آن قابل تامل تر اگر ترکان در زبان فرهنگی و نگارشی خود لغت مستقل و بومی برای پادشاه نداشته اند و هنوز هم ندارند پس باید دوستانه تذکر داد که نومهاجرین جدید به اقلیم اینک ترک نشین، در مسقط الراس پیشین خود چندان پراکنده و بی پیوند بوده اند، که سرکرده ای به نام پادشاه را نمی شناخته و ابزار خطابی برای چنان مقامی نداشته اند و این هنوز زمانی است که سخن از دارایی فرهنگی فعال ترین و پرشمار ترین قوم ایران در میان است. حالا و در مقام این مدخل بیدارکننده و چنین ریشه یابی ملی و تمدنی، می توان خردمندانه تامل کرد، و یا اوباشانه و بدون نتیجه مهمل سرود و فحش فرستاد.

وی در جواب پانترکان درباره زبان فارسی میگوید:
اگر زبان به اصطلاح فارسی کنونی عمری سه قرنه دارد، پس ترکی که از الفاظ زبان فارسی، پف و نفر و هوش و خوش و پیاده و چرخ و پف و میخ و داغون و قر و قاپیدن را بر می دارد، در منطقه ما بسی نورسیده تر از اصطلاحا فارسیان است


منبع : سایت رسمی ناصرپوربیرار
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
266
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ramin12345
ramin12345
1391/04/18

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دوازده‌ ق‍رن‌ س‍ک‍وت‌ : ت‍ام‍ل‍ی‌ در ب‍ن‍ی‍ان‌ ت‍اری‍خ‌ ای‍ران‌

تعداد دیدگاه‌ها:
776
[quote='موز']کتابناک عزیز خواهش می کنم این کتاب اهریمنی و جهنمی رو از سایت خوبتون بردارین. این کتاب سراسر دروغه و بدون هیچ اسناد تاریخی نوشته شده و از یک ذهن بیمار بیرون اومده که باید نابودش کرد.[/quote]
نه اتفاقا خوبه .. میشه فهمید چقدر دشمنان فرهنگ ایران از مخ بی بهره هستن ;-)
کتابناک عزیز خواهش می کنم این کتاب اهریمنی و جهنمی رو از سایت خوبتون بردارین. این کتاب سراسر دروغه و بدون هیچ اسناد تاریخی نوشته شده و از یک ذهن بیمار بیرون اومده که باید نابودش کرد.
نه بگذارید باشد اینگونه بر خلاف آزادی هست هر فرد عاقلی با نگاه کردن تنها به مقدمه کتاب یفهمه چقدر کتاب پوچی هست
با سلام .
شروع این کتاب با عنوان دور از ذهن و غیر قابل باور شروع شده و و تموم میشه
از نظر تحقیقات تاریخی و باستانشناسی هیچ اعتباری نداره اما مشکل از ریشه‌است نه خود این کتاب مشکل اینه که چرا شخصی که در جغرافیا ایران زندگی می کنه همچین کتابی رو نوشته به غیر از اینه که دولت هیچ‌توجهی به تاریخ نداره ، مردم به جز یه سری شایعات تاریخی به عمق تاریخ توجه نداره
غیر از اینکه ما همیشه درگیر ظاهر قضیه‌ایم به توجه به ریشه و بطن ماجرا . همه‌ی کسایی که کار مفیدی برای تارخ ایران می توانسته انجام بده نداده به اندازه نویسنده مقصره
[quote='yekii']نقل قول از yekii
عرض ادب و احترام دوست عزیز و فرهیخته
درود بیکران بر شما
حرف های این آقایان فاقد ارزش تاریخی و پژوهشی است . نقد و نظر مجدد به کتاب او ، یاد بیهوده ای از
دیدگاه های بیهوده ی ایشان است .
بهترین نظر در باره ی این فرد یا افراد و دیدگاههای مغرضانه و مبتنی بر سوگیری و قضاوت های ارزشی و
بدبینانه به تاریخ و فرهنگ این سرزمین ، این جمله ی بسیار ارزشمند استاد زرین‌کوب است که :
« تاریخ با آرامی از روی این هیجانات می گذرد »
مانا باشید.
[/quote]
درود بر هم میهن بزرگمنش و فرهیخته.
همواره گفتم که تاریخ و فرهنگ ایران سپنداری‌ست که با این فوت‌ها خاموش نمیشه.
اگه تاریخ برای مسئولان مهم بود که جلوی انتشار همچین نسک‌هایی را می‌گرفتند.
همه‌ی اسناد تاریخی هم جلوی دستمه که سخن‌های پوچ‌ افرادی همچون قیاث آبادی
و پورپیرار را به شدت رد می‌کند.
این کتاب نه تنها پر از ایران ستیزی، توهین و سخن‌های پوچه، بلکه در سخن نویسنده‌اش
هم دو گانگی فراوان هست. یک جایی میگه شاهنشاهی هخامنشی وجود نداشته و در جایی
دیگر به خرده‌گیری همین شاهنشاهی هخامنشیان میپردازد. گویا با خودش درگیری داشته.
گویا نام این کتاب را هم برای تلافی کتاب "۲ قرن سکوت" نوشته‌ی استاد و روان‌شاد
زرین‌کوب، برگزیده.
و در پایان، دریغم میاید که همچین کتابی در این تارنما باشه و حیفِ این چند مگ که فضای
سرور تارنما را گرفته.
پایدار باشید.
[quote='mt1397']
این پورپیرار از ریشه هم یک ایرانی نبود.
تازگی‌ها هم روح پورپیرار در وجود حسن شایگان دمیده شده و راهش را پیگیر
شده.
تاریخ و فرهنگ ایران زمین، بیدی نیست که با هر بادی بلرزد! و توسط یک مشت
موش به لجن کشیده بشه.
همه‌ی سخنان پورپیرار رد شده، اون هم برپایه همان اسناد تاریخی که امروزه برجای
مانده. نوشته‌هاش فقط به درد یک مشت میهن‌ستیز میخوره.
نخست، برید نسک‌های تاریخی را بخوانید، تا اگر اومدید این چرندیات رو خوندید
در اشتباه نیفتید.[/quote]
عرض ادب و احترام دوست عزیز و فرهیخته
درود بیکران بر شما
حرف های این آقایان فاقد ارزش تاریخی و پژوهشی است . نقد و نظر مجدد به کتاب او ، یاد بیهوده ای از
دیدگاه های بیهوده ی ایشان است .
بهترین نظر در باره ی این فرد یا افراد و دیدگاههای مغرضانه و مبتنی بر سوگیری و قضاوت های ارزشی و
بدبینانه به تاریخ و فرهنگ این سرزمین ، این جمله ی بسیار ارزشمند استاد زرین‌کوب است که :
« تاریخ با آرامی از روی این هیجانات می گذرد »
مانا باشید.
دشمن ملی و میهن و فرهنگ و تا ریخ ایران زمین همین بابایی بود.
نوشته‌های تاریخی را دستکاری می‌کرد و سخنانش را بر پایه هیچ و پوچ
به خورد مردم می‌داد. به عنوان کسی که همیشه پیگیر تاریخ بودم و بدون
هیچ خشک‌مغزی‌ای (= تعصبی) پژوهش کردم، نه تنها تاریخ ایران را، بلکه
تاریخ دیگر کشورها هم، این نسک یک مشت چرت و پرت بیش نیست.
همین آقا گفته چیزی به نام حکومت هخامنشی وجود نداره، پس گویا
بابای بنده رفته اون همه همه سنگ‌نوشته را نوشته یا اون همه سازه را ساخته!
این پورپیرار از ریشه هم یک ایرانی نبود.
تازگی‌ها هم روح پورپیرار در وجود حسن شایگان دمیده شده و راهش را پیگیر
شده.
تاریخ و فرهنگ ایران زمین، بیدی نیست که با هر بادی بلرزد! و توسط یک مشت
موش به لجن کشیده بشه.
همه‌ی سخنان پورپیرار رد شده، اون هم برپایه همان اسناد تاریخی که امروزه برجای
مانده. نوشته‌هاش فقط به درد یک مشت میهن‌ستیز میخوره.
نخست، برید نسک‌های تاریخی را بخوانید، تا اگر اومدید این چرندیات رو خوندید
در اشتباه نیفتید.
یه ضرب المثل عربی هست که میگه : "مخالفت کن تا معروف بشی."
این یارو هم عقده معروفیت داشته.
پارس به معنی نگهبانی کردن نیز آمده، بدین لحاظ واق واق کردن سگ را در شب پارس کردن سگ یا بانگ سگ می گویند و کلمه ی خواجه نیز به معنی اخته کردن نیز گفته شده؛ هردو کلمه در لغتنامه
ها با معانی مختلف ذکر شده و ایراد و اشکالی بر آنها وارد نیست، لذا شـوخی شوخی جدّی نشده اند. در زبان فارسی از این گونه کلمات مشـابه، هم به صورت نوشـتن و هم به طریقِ خواندن با معانی
مختلف زیاد است، به هر حال avr2010 حسن نظر داشته ولی مقبول نیست
نان را در روستای غربی میخورد اما برای روستاییان شرقی پارس میکند

هم میهن گرامی یاد بگیریم که بانگ سگ را (پارس کردن ) نمی گویند در سرتاسر ادب کهن پارسی از فردوسی , خیام و عطار و سعدی و حافظ و مولانا و نظامی و جامی و سنایی و..... نمی توانید که موردی را پیدا کنید که این بزرگان به بانگ سگ بگویند پارس کردن بلکه همه از (عوعو کردن) برای بانگ سگ استفاده می کردند . باور نمی کنید این گوی و این میدان جستجو کنید تا متوجه شوید . متاسفانه این ایراد به بسیاری از ما نیز وارد است که چرا عبارت ( پارس کردن ) را برای (بانگ سگ) استفاده می کنیم و این اشتباهی است که چند دهه است رایج شده است.همین طور واژه (خواجه) را امروزه به اشتباه به معنای ( اخته و عقیم ) بکار می بریم در حالی که معنای خواجه به معنی ( سرور -والا جایگاه - بزرگمرد) می باشد و این خود بحث تاریخی دارد که چرا اینگونه شد؟
*****
ببخشید اینها رو که گفتم باور کنید نمی خواستم تنها ایراد از شما بگیرم بلکه می بینم که برخی چیزها شوخی شوخی جدی میشود
موفق باشد
البته برخى صاحبنظران لغت شناسى میگویند لغت پارس به معنى بخش و همخانواده با واژه پارت در انگلیسى است. صداى سگ را که بریده بریده است پارس کردن میگویند. واق یا واک هم همان است که به ریخت واژ درآمده و لغت واژه را ساخته است.
دوازده‌ ق‍رن‌ س‍ک‍وت‌ : ت‍ام‍ل‍ی‌ در ب‍ن‍ی‍ان‌ ت‍اری‍خ‌ ای‍ران‌
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک