رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
کفش های غمگین عشق
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 1112 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 1112 رای
339 صفحه

بخشی از کتاب:
روی نیمکت سپیدی در باغ ارم شیراز لمیده ام و به دریای سبز چمن باغ خیره شده ام...جویبارهای کوچک آب جون زندگی از پیش رو یم میگذرند.هوای جابخش بهار شیراز اعصاب خسته ام را با نرمش عطوفت آمیزی نوازش میدهد.دلم میخواهد سالها و سالها همین جا روی نیمکت سپید باغ ارم بنشینم و هستی خودم را در دریای سبز چمن باغ گم کنم اما مگر میشود؟در ذهن خود به جستجو میپردازم.
-تا چند دقیقه دیگر دختری که قرار است مرا در جریان یک تراژدی عمیق بگذارد از راه میرسد چشمان سیاهش را بمن میدوزد و میگوید:بشهر ما خوش آمدید!من انگشتانم را روی لبهایم میبرم و میگویم هیس!..........
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
_Sepideh
_Sepideh
1388/06/04

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کفش های غمگین عشق

تعداد دیدگاه‌ها:
73
وقتی یه کتاب می گیرم دستم تا تموم نشه ولش نمی کنم سرعت خوندنم هم خوبه یادمه وقتی این کتابو می خوندم توی اتوبوس داشتم می خوندم یه خانمی بهم اعتراض کرد این اراجیف چیه می خونی کلی باهام بحث کرد کتاب بدی نبود واسه دوران دبیرستان
اولین رمانی که سالهاپیش خوندم وواقعا علاقه خاصی نسبت بهش داشتم این کتاب بود.کتاب جالبی بود بنظرمن.
شاید برای بعضیها این جور کتابها جلف باشه ولی راستش خیلی از ما خانمها گرفتار اینجور عشق ها و از بین رفتن زندگیها مون شدیم . مردهایی که بیش از حد همسراشون رو دوست دارن در حدی که دلشون نمی خواد حتی خورشید اونها رو بببینه . دیگه فکر نمی کنن که این زن هم آدمه . من خودم بعد از خوندن این کتاب فهمیدم که مردهای جوان روان پریش هم وجود دارن که البته با ظاهری اراسته و کلمات خوش به سراغ آدم بیان و یک دختر مظلوم رو از کلاس دانشگاه به گوشه های تاریک اتاق بکشونن . این دختر خانم نمونه هزاران دختری هست که تو ایران قربانی اینجور دیدهای مسخره میشن و ما ازشون بی خبریم . کتاب خیلی خیلی خوبی بود برای دخترها و پسرهایی که فکر می کنن زندگی به همین آسونیهاست .
سلام خیلی خوشحالم که دوباره سایت محبوبم بازگشایی شد ازتون ممنون که ناامید نشدین وخواستین وتونستین دوباره کتابناک رو سرافراز کنید من این رمان رو خوندم پایان فو ق العاده غمگینی داره ولی همه ی ما میدونیم که در واقعیت همچین آدم های عاشقی وجود نداره کتاب قشنگیه بخونیدش
یاشیاسوز
یادش بخیر،اولین بار 14یا15سال پیش بود که این کتاب رو لابلای کتابهای قدیمی داخل انباری خونمون پیدا کردم و در عرض 3 روز خوندمش ،این اولین باری بود که با کتابهای ر.اعتمادی آشنا میشدم،بعدش هم رفتم سراغ یک لحظه روی پل و ...یادش بخیر
هنوز نخوندم. بعد از خوندنش نظرمو میگم.راستی کسی کتابی از نادر مرزبان میشناسه؟
کفش های غمگین عشق
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک