دون خوان از زبان دون خوان
نویسنده:
کارلوس کاستاندا
مترجم:
مهوش صفایی
امتیاز دهید
تفسیر آرا و عقاید کارلوس کاستاندا
✔️ کتاب حاضر بر اساس هفت کتاب کارلوس کاستاندا برشتۀ تحریر در آمده و عینا کلام پیر خرد, دون خوان ماتیوس میباشد با این تفاوت که کلیۀ داستانها و مطالب بدون ارتباط با آموزشهای وی حذف گردیده است.
کتابهای استفاده شده عبارتند از :
1- تعلیمات دون خوان
2- حقیقتی دیگر
3- سفر به دیگر سو
4- افسانه های قدرت
5- دومین حلقۀ قدرت
6- هدیۀ عقاب
7- آتش درون
بیشتر
✔️ کتاب حاضر بر اساس هفت کتاب کارلوس کاستاندا برشتۀ تحریر در آمده و عینا کلام پیر خرد, دون خوان ماتیوس میباشد با این تفاوت که کلیۀ داستانها و مطالب بدون ارتباط با آموزشهای وی حذف گردیده است.
کتابهای استفاده شده عبارتند از :
1- تعلیمات دون خوان
2- حقیقتی دیگر
3- سفر به دیگر سو
4- افسانه های قدرت
5- دومین حلقۀ قدرت
6- هدیۀ عقاب
7- آتش درون
آپلود شده توسط:
اسپارتاکوس
1390/11/30
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دون خوان از زبان دون خوان
من از طرفدارای این سایت هستم.خیلی عالیه.هر کتابی که گشتم و پیداش نکردم اینجاست...
از همه ممنونم.
8-)8-)8-)
وی در بخش اول این کتب تجربیات خود را در ملاقات با فردی بنام دون خوان بازگو میکند. دنخوان یک سرخپوست مسن جنوبی است که در زمینه تصوف از نوع سرخپوستی به مقام استادی دست پیدا کردهاست. تجربیات کاستاندا مشتمل بر اتفاقاتی است که خود آنها را واقعیات غیرعادی مینامد.
بخش دوم کتاب او شامل جمعبندی و تحلیل او از این وقایع است. کاستاندا یک محقق مردم شناس است و در ابتدای کار مانند بسیاری از انسانهای عادی که وقایع متافیزیکی را تجربه نکردهاند، در زمان مواجه شدن با این وقایع دچار نوعی حالات سردرگمی و در عین حال اعتماد میگردد. سوالات و پاسخهای ردوبدل شده بین او و دنخوان موید این حالات میباشد. او پس از سه سال تعلیم درمییابد وقایعی که در زمان خلسه بر او میگذرد ریشهای خارج از ذهن او دارد. کاستاندا پس از حدود پنج سال تعلیم در رویارویی با واپسین تجربه خود در این زمینه دچار ترس و وحشتی حاد میگردد. ترس کاستاندا از رویارویی با این رویداد او را از ادامه طی مسیر به سوی جایگاهی که دنخوان آن را جایگاه مرد دانا مینامد باز میدارد. او خود علت سر باز زدن از ادامه آموزهها را ترس ازشکست عنوان می کند
منبع:ویکیپدیا
کتابهای کاستاندا را خونده ام و باید بگویم عرفان در تمام دنیا چه ایران ،هند ،چین .......همگی دارای ریشه های یکسان اما بیانی متفاوت است و این تفاوت تنها به خاطر بافت و ساختار متفاوت جامعه، حکومت و فرهنگ می باشد. در انتها می بینیم که تمام این عرفا سخن از وصل شدن به معشوق که همانا خداوند است را بیان می کنند. همین خدای مشترک و فهم همین مطلب بین عرفای دیگر دنیاباعث شده در طول تاریخ تا جای که من اطلاع دارم هیچ نبردی و لشکری کشی برای اثبات گفته های خودشان نداشته باشند. اما به خوبی می دانیم که در ادیان مختلف دیگر، همیشه اختلاف یا حتی جنگ وکشتار برای اثبات عقایدشان بوده است.