رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
عصر بیگناهی
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 45 رای
نویسنده:
مترجم:
مینو مشیری
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 45 رای
✔️ کتاب در مجله پیکتوریال ریویو بدون جداسازی فصل‌ها به صورت داستان پاورقی منتشر شده است. «عصر معصومیت» ( عصر بیگناهی) قبل از انتشار کتاب در همان سال عمدتا بوسیله وارتن اصلاح و بازنویسی شده است، چرا که بازنویسی جزو عادات وی بوده است.
رمان از نظر منتقدان و از نظر تجاری موفق بود و وارتن در حدود هفتاد هزار دلار درآمد در سال 1922 بدست آورد و نخستین زنی بود که جایزه پولیتزر را دریافت کرد.
منتقد ادبی ریچارد لوئیس استدلال می‌کند که ادیت وارتن دو گرایش را در این رمان منعکس می‌کند: جستجویی بسیار خلاقانه و تصویری برای یافتن آمریکایی که بعد از جنگ جهانی اول ناپدید شده است و دیگری، واکنش نشان دادن نسبت به گذشته شخصی خودش از سویی از طریق شخصیت آرچر، عضو سرکش و کله شقی را از جامعه‌ای که او زمانی در آن بوده است بازمی‌گرداند و از طریق شخصیت النسکا اشتیاق، جدیت و جامعه گریز بودن خود را بیان می‌کند.


خلاصه داستان:
نیولند ارچر در اپرا کنتس الن النسکا دختر عمه نامزدش می را ملاقات می‌کند. الن بدلیل جدایی از کنت ثروتمند، فرارش به همراه منشی کنت و تمایلش به مقابله با عرف جامعه خودش را بر سر زبانها انداخته است. در همین حال، نیولند به می، که دختری زیبا ولی فاقد قوه تخیل و ساده است پیشنهاد می‌دهد که هر چه زودتر با وی ازدواج کند؛ در ابتدا دختر تقاضایش را رد می‌کند و با اصرار در مورد روابط دیگر وی سوال می‌کند. الن برای مشاوره گرفتن در مورد طلاق احتمالی خود به دفتر حقوقی آرچر مراجعه می‌کند. ارچر با خانواده الن موافق است که رسوایی ناشی از این امر خطر بسیار بزرگی است، و خود الن نیز با این موضوع موافق است. الن فرار می‌کند و از ارچر می‌خواهد که به دنبال او بیاید، ارچر فکر می‌کند که شوهر الن در تعقیب اوست اما در واقع کسی که آنها را تعقیب می‌کند بئوفرت است، بانکداری که به سختی با نیویورکی‌ها کنار می‌آید و به داشتن معشوقه زیاد مشهور است. ارچر که در شور و هیجانات الن گرفتار شده، تصمیم می‌گیرد نامزدی خود را به هم بزند. اما پیغامی از می می‌رسد مبنی بر این که والدین خود را متقاعد کرده که تاریخ ازدواجشان را جلو بیاندازند. پس از ازدواج، ارچر و می به مسافرت سه ماهه‌ای می‌روند و در این میان با افراد زیادی منجمله ریویر که یک معلم سرخانه فرانسوی است ملاقات می‌کنند. پس از آن آنها تابستان را در نیوپورت می‌گذرانند و می در آنجا جایزه مسابقه تیراندازی با کمان را می‌برد. ارچر که هنوز هم مفتون الن است هر بار بهانه‌ای می‌آورد تا بتواند او را ببیند، حتی پس از اینکه الن شهر را ترک می‌کند. ارچر می فهمد که ریویر-همان منشی که الن همراه او از پیش شوهرش فرار کرده است- پیغامی برای الن آورده است که در آن کنت خواستار بازگشت الن شده است. اما ریویر، به ارچر اصرار می‌کند که الن را از بازگشت به لهستان بازدارد. پس از حمله قلبی کاترین مینگوت، الن موافقت می‌کند که برای زندگی با وی به پیش او بیاید. ارچر همچنان امیدوار است. سپس می به ارچر می‌گوید که الن تصمیم گرفته به اروپا بازگردد، اما نه پیش شوهرش. پس از میهمانی خداحافظی الن، می رازی را فاش می‌کند که او چندین روز قبل به الن گفته بود و اکنون نیز او فقط به شوهرش اطلاع می‌دهد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عصر بیگناهی

تعداد دیدگاه‌ها:
5
فیلمش رو هم ببینید. ماتین اسکورسیزی کارگردانی‌اش کرده:
http://www.imdb.com/title/tt0106226
کسی فارسی "ایتان فروم" نوشته "ادیث وارتان " را دارد؟
من فارسی این کتاب را که در اینجا موجود است خواندم. متاسفانه (نمی دانم به چه علتی) کتاب با فصل 33 ، جایی که "الن" رفته" و "می" خبر بارداریش را به آرچر می دهد تمام میشود، اما در متن انگلیسی آن فصل 34 هم وجود دارد:
نقل قول::
کنون در پایان وقایع، با ارچر از طرف خانواده‌اش بعنوان فردی ولخرج که به سمت خانواده‌اش بازگشته رفتار می‌شود. دهه‌ها می‌گذرد و ارچر که اکنون همسرش درگذشته است و در زمینه سیاست‌های آزادی خواهانه فردی فعال و محترم است بخاطر وعده‌ای که به پسر خود-دالاس- داده است به پاریس سفر می‌کند. پس از آنکه دالاس به پدر خود می‌گوید که او از همه چیز درباره الن النسکا اطلاع یافته است آنها تصمیم می‌گیرند که از آپارتمان الن دیدن کنند. اما ارچر تصمیم می‌گیرد که دورادور روی نیمکت پارک بنشیند و دالاس را برای ادای احترام بفرستد. ارچر به نوری که از آپارتمان الن بیرون زده نگاه می‌کند و سپس تنها و به آرامی و قدم زنان به سمت هتل می‌رود
نمی دانم کتاب ناقص اسکن شده، یا فصل 34 در ترجمه حذف گردیده؟؟؟؟؟؟
من فارسی این کتاب را که در اینجا موجود است خواندم. متاسفانه (نمی دانم به چه علتی) کتاب با فصل 33 ، جایی که "الن" رفته" و "می" خبر بارداریش را به آرچر می دهد تمام میشود، اما در متن انگلیسی آن فصل 34 هم وجود دارد:
کنون در پایان وقایع، با ارچر از طرف خانواده‌اش بعنوان فردی ولخرج که به سمت خانواده‌اش بازگشته رفتار می‌شود. دهه‌ها می‌گذرد و ارچر که اکنون همسرش درگذشته است و در زمینه سیاست‌های آزادی خواهانه فردی فعال و محترم است بخاطر وعده‌ای که به پسر خود-دالاس- داده است به پاریس سفر می‌کند. پس از آنکه دالاس به پدر خود می‌گوید که او از همه چیز درباره الن النسکا اطلاع یافته است آنها تصمیم می‌گیرند که از آپارتمان الن دیدن کنند. اما ارچر تصمیم می‌گیرد که دورادور روی نیمکت پارک بنشیند و دالاس را برای ادای احترام بفرستد. ارچر به نوری که از آپارتمان الن بیرون زده نگاه می‌کند و سپس تنها و به آرامی و قدم زنان به سمت هتل می‌رود

نمی دانم کتاب ناقص اسکن شده، یا فصل 34 حذف گردیده؟؟؟؟؟؟:stupid:
عصر بیگناهی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک