رسته‌ها
چهره دکتر حسین فاطمی
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 55 رای
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 55 رای
ساعت چهار و هفت دقیقه بامداد روز چهارشنبه نوزدهم آبانماه 1333، تیمور بختیار فرماندار نظامی و سر تیپ آزموده دادستان ارتش راهی محبس دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه دولت ملی دکتر مصدق در لشکر 2 زرهی شده و حکم اعدام را به وی ابلاغ نمودند.
آزموده از زندانی در آستانه اعدام خواست : "اگر وصیتی دارید بفرمایید، شما مکرر می گفتید من از مرگ ابایی ندارم و مرگ حق است". و پاسخی که دریافت چنین بود: " آری آقای آزموده ، مرگ حق است و من از مرگ ابایی ندارم آن هم چنین مرگ پر افتخاری ، من می ‌میرم که نسل جوان ایران از مرگ من عبرتی گرفته و با خون خود از وطنش دفاع کرده و نگذارد جاسوسان اجنبی بر این کشور حکومت نمایند ، من درهای سفارت انگلیس را بستم غافل از این که تا دربار هست انگلستان سفارت لازم ندارد".
نزدیک جوخه آتش نیز بدو اجازه دادند اگر خواسته ای دارد بیان کند. گفت :"خواسته‌ های من دیدن خانواده ، ملاقات با دکتر مصدق و صحبتی با افسران می‌باشد." آزموده خشمگین بدو تاخت که : "هنوز هم دست از این مرد بر نمی‌داری؟".
پیش از اجرای حکم خطاب به جلادش چنین گفت : " آقای آزموده، مرگ بر دو قسم است، مرگی در رختخواب ناز و مرگی در راه شرف و افتخار و من خدای را شکر می‌کنم که در راه مبارزه با فساد شهید می‌شوم، خدای را شکر می‌کنم که با شهادتم در این راه دین خود را به ملت ستمدیده و استعمار زده ایران ادا کرده‌ام و امیدوارم سربازان مجاهد ، نهضت استقلال طلبانه این کشور را همچنان ادامه دهند."
در آن هنگام از چنان روحیه محکمی برخوردار بود که اگر شخص ناآگاهی با او روبرو می شد هرگز باور نمی‌کرد قرار است تا چند دقیقه دیگر به جوخه مرگ سپرده شود و وصیتنامه اش را هم نوشته است.
سرانجام در حالی که هوا به شدت سرد می بود با تنی تب دار و رنجور از جراحت های پیشین به استقبال شهادت شتافت. هنوز سپیده ندمیده بود که هشت گلوله در قلب و سینه و یک تیر خلاص در شقیقه یکی از برجسته ترین و پرشورترین فرزندان مام میهن نشست و پیکر پاکش را گلگون نمود.
آخرین سخنی که بر لبانش نشست چنین بود :
هرگز دل من ز خصم در بیم نشد ، در بیم ز صاحبان دیهیم نشد
ای جان به فدای آنکه پیش دشمن ، تسلیم نمود جان و تسلیم نشد
... تمام دارایی او که در همه دوران فعالیت سیاسی اش و حتی هنگام تصدی وزارت خارجه از دریافت حقوق دولتی خودداری نموده بود در هنگام مرگ 160 ریال بود که بنا به وصیتش بین دو پرستاری که او را تیمار کرده بودند تقسیم شد. از او 320 هزار ریال قرض نیز بجای ماند که محلی برای پرداخت آن وجود نداشت.
نام و یادش جاویدان.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
160
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
persica1400
persica1400
1390/01/04
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی چهره دکتر حسین فاطمی

تعداد دیدگاه‌ها:
35
هرگز دل ما زخصم در بیم نشد
در بیم زصاحبان دیهیم نشد
ای جان به فدای آن که پیش دشمن
تسلیم نمود جان و تسلیم نشد
"برای جامعه و ملتی که می‌خواهد زنجیرهای گران بندگی و غلامی را پاره کند این طور رنج‌ها و جان سپردن ها و قربانی دادن‌ها باید امری عادی و بسیار ساده تلقی شود. تنها آتش مقدسی که باید در کانون سینه هر جوان ایرانی برای همیشه زبانه بکشد این آرزو و آرمان بزرگ و پاک است که جان خود را در راه رهایی جامعه و نجات ملت خود از چنگال استعمار و فقر و بدبختی و ظلم و جور بگذارد"
گرامی باد سالروز جاودانگی فرزند فدایی میهن دکتر حسین فاطمی
رامین ارجمند ، درود بی کران همه ی ما نثار روان پاک فرزند فدایی میهن دکتر فاطمی و پیشوای آزادی میهن دکتر مصدق و آنان که به عشق میهن پیکار می کنند و قلم می زنند.
ما کجا و حلقه ی رندان و جان بازان کجا
persica1400 نازنین درود بی کران بر تو باد تا به حال کتابی به این خوبی در مورد دکتر فاطمی در اینترنت منتشر نشده بود.
چهره دکتر حسین فاطمی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک