رسته‌ها
ایلیاد
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 381 رای
نویسنده:
مترجم:
سعید نفیسی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 381 رای
576 صفحه

✔️ ایلیاد (به یونانی: Ἰλιάς، به انگلیسی: Iliad) اثری حماسی از هومر شاعر نابینای یونانی که در آن از جنگ تروا که بخاطر دزدیدن هلن زن زیباروی پادشاه به دست پاریس اتفاق افتاد. در این داستان در رابطه با خدایان بسیار توضیح داده شده‌است.
داستان اثر مربوط است به ربوده شدن هلن زن زیباروی منلاس یکی از چند فرمانروای یونان توسط پاریس پسر پریام شاه ایلیون (تروا). خواستگاران هلن با هم پیمان بسته بودند که چنانچه گزندی به هلن رسید شوی او را در مکافات مجرم یاری دهند. از این رو سپاهی بزرگ به فرماندهی آگاممنون و با حضور پهلوانانی چون آشیل اولیس آژاکس و... به سوی شهر تروا روانه گردید تا هلن را از پاریس بازپس گیرند. سپاهیان یونان مدتی مدید تروا را محاصره کردند ولیکن با رشادتهای نگهبانان تروا و به ویژه هکتور برادر پاریس (بزرگترین پسر شاه) و پشتیبانی خدایانی چون زئوس و آفرودیت و آپولون طرفی نبستند. در این سالها آشیل، بزرگترین پشتوانه یونانیان به دلیل اختلاف با آگاممنون جبهه را رها کرده و در گوشه ای به همراه یاران اختصاصی اش نبرد را نظاره میکرد. تا اینکه پاتروکل پسر عموی آشیل، با لباس و جنگ ابزار آسمانی او به نبرد رفت. ولی با فریب و نیرنگ زئوس و دشمنی آپولون و دیگر از خدایان هوادار تروا، شکست خورده و به دست هکتور به کشتن رفت. آشیل از این رویداد خشمگین شده و اختلافاتش با آگاممنون را کنار گذاشته و پس از تشییع جنازه پاتروکل، به نبرد تن تن با هکتور پرداخت و او را شکست داد. سپس به جنازه اش بی احترامی روا داشته و آنرا با خود به اردوگاه یونانیان آورد. پریام شاه تروا به یاری خدایان شبانه خود را به اردوگاه آشیل رسانده و با زاری از او تمنا کرد که جنازه پسرش را به او برگردانند تا بتواند مراسمی در خور بزرگی این پهلوان حماسه ساز ترتیب دهد. پس از گفتگوی دراز، آشیل پذیرفت.
نبرد به درازا انجامید ، از این رو به پیشنهاد اولیس به نیرنگ روی آوردند و با ساختن اسبی بزرگ ولی توخالی و هدیه نمودن آن به ترواییان اعلام صلح نمودند ترواییان اسب را به قلعه آوردند و به شکرانه پیروزی به بزم پرداختند غافل از اینکه پهلوانان یونانی در شکم اسب چوبین پنهان گردیده‌اند. یونانیان در نیمه‌های شب از مخفی گاه خود به در شدند و بر ترواییان شبیخون زدند که در نتیجه آن کودک و بزرگ از دم تیغ گذرانده شد و تروا به آتش کشیده شد.
داستان ایلیاد اثر هومر با توصیف سوزاندن هکتور در تروا و به سوگ نشستن مردمان شهر برای او به پایان میرسد. در این کتاب و همچنین کتاب دیگر هومر، اودیسه اشاره ای به پایان نبرد تروا و سرنوشت تراژیک آشیل نرفته است. داستانهایی چون اسب تروا در آثار نویسندگان بعدی رمی همچون ویرژیل و اووید آمده و افسانه رویین تن بودن آشیل و ماجرای پاشنه آشیل که به مرگش انجامید را شاعر سده یکم میلادی استاتیوس در کتاب خود آشیلید پرداخته است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
800
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ایلیاد

تعداد دیدگاه‌ها:
65
ادبیات یونان باستان را تنهابا آثارحماسی هومر، شاعرنابینایی که در قرن هفتم و هشتم پیش ازمیلاد می زیسته بررسی می کنند؛ هر چند که یونان آن روز دارای ادبیات منظوم، سروده های مذهبی توأم با موسیقی،بدیهه سرایی،شعر غنایی و مراثی نیز بوده است.
هومر در عین اینکه نابینا بود توانست سپیده دم تاریخ حیات یونان را در دو اثر ماندگار خود به نامهای
«ایلیاد» و «ادیسه» چنان ترسیم کند که تا به امروز تازه و شاداب بماند.
داستان ایلیاد به دوران شگفتی «می سن» و برتری آن دوران مربوط میشود و موضوع آن لشکر کشی «آگاممنون»پادشاه مقتدر«می سن» به «تروا» است. اودیسه نیز رمان صلح و بازگشت قهرمانان را از جنگ تروا نشان می دهد.
ایلیاد
دومین حماسه کهن جهان- پس از حماسه سومری گیل گمش_ ایلیاد و ادیسه هومراست که قدمت آنها حدود هشتصد سال پیش از میلاد می رسد. ایلیاد بر24 بخش(سرود) است و موضوع جنگ مردم یونان با تروا (شهری بوده در آسیای صغیر یا ترکیه امروز) است که ده سال طول کشید.
پادشاه تروا موسوم به پریام پنجاه پسر داشت که در بین آنها هکتور به دلیری و پاریس به زیبایی معروف بودند. چون پیشگویان گفته بودند که وجود پاریس برای پدر بد شگون خواهد بود،به دستور پدر، او را در کوهستانی رها کردند. پاریس بزرگ شد و به کار چوپانی پرداخت. روزی سه الهه بر او نمایان شدند و از او خوا ستند که بگوید که کدام یک از آنان زیباترند.پاریس یکی از آنها، یعنی آفرودیت را زیبا تر دانست؛ از این رو دو الهه دیگر از او و مردم تروا دست برداشتند. سرانجام گذار پاریس به اسپارت افتاد و در آنجا هلن، زن زیبای منلاس پادشاه اسپارت را در غیاب او دزدید و به تروا گریخت. آگاممنون برادر منلاس تصمیم گرفت با کمک بزرگان دیگر، هلن را باز گردانند. کشتی ها و مردان بسیاری تحت فرماندهی بزرگانی چون اولیس و آشیل به جانب تروا روانه شدند.در این میان حوادثی اتفاق می افتد.مثلا پیشگویان گفته بودند
که گشایش شهر تروا به دست آشیل خواهد بوداما او پس از پیروزی در کنار دیوار خواهد مرد. از این رو تتیس مادر آشیل که از ایزد بانوان است او را در جامه ی زنان از میدان خارج می کند اما اولیس او را دوباره به صحنه می کشاند. همچنین طوفان سختی رخ داد که پیشگویان عقیده داشتند که خدایان خشمگین اند. اگاممنون بر آن شدتا دخترش ایفی ژنی را جهت رضای خدایان قربانی کند اما الهه یی موسوم به آرتیمس دختر را ربود و به جای آن گوزنی ماده نهاد.
سرانجام یونانیان برای جنگ از کشتی پیاده شدند .مردم تروا به کمک همسایگان تروابه رهبری هکتوربا یونانیان به جنگ پرداختند.محاصره شهر تروا ده سال طول کشید. برخی از خدایان از جمله زئوس خدای خدایان و آفُردیت طرفدار مردم تروا وهرا وآتنه (آن دو الهه یی که همراه آفردیت برای داوری به نزد پاریس رفته بودند) طرفدارمردم یونان بودند.
در دهمین سال جنگ آگا ممنون سردار یونان در یکی از حمله ها دختر کاهن معبد آیولون را به غنیمت می گیرد.آیولون نیز بلایی بر سپاه یونانیان نازل می کند. آگا ممنون به اصرار سران سپاه خاصه آشیل دخترک را پس می دهد اما در عوض دستور می دهد که آشیل هم بریزییس را که در یکی از حملات به غنیمت گرفته و سخت عاشق او شده بود پس دهد. آشیل عصبانی می شود واز جنگ کناره گیری می کند و قلبا دوست دارد که یونانیان کست بخورند. با کنار رفتن آشیل هکتور یونانیان را شکست می دهد پاتروکل یکی از خدازادگان که دوست صمیمی آشیل است طاقت نمی آورد و سلاح آشیل را گرفته به جنگ می رود اما هکتوراو را می کشد. آشیل خشمگین می شود (زئوس هم ازاین قضیه خشمگین است)و زرهی را که خدایان برای او ساخته بودند بر تن می کند و به لشکر تروا حمله می برد و بسیاری ازجمله هکتور را می کشد. جنازه ی هکتور را به ارابه بسته و به دنبال خود به گرداگرد باروهای تروا می گرداند. پاریس تیری به پاشنه ی پای آشیل رو یین تن می زند و او را می کشد (فقط پاشنه ی آشیل رویینه نیست). پس از جنگی سخت یونانیان جنازه ی آشیل را پس می گیرند .
مادرش تتیس او را دفن می کند و جوشنش را به اولیس می بخشد. آژاکس یکی از پهلوانان یونانی چنان از این عمل خشمناک می شود که بر گله ای از گوسفندان – به خیال این که سران یونانیان هستند –حمله می برد و چون حقیقت را در می یابد. چنان خشمگین می شود که خود را با شمشیر می کشد.
در تروا بتی بود موسوم به پالادیوم که زئوس به مردم شهر تروا اهدا کرده بود. معروف بود که تا آن بت در شهر است تروا تسخیر نشدنی است . اولیس به لباس گدایان وارد شهر می شود و بت را می دزدد.
این ضمن آتنه از الهگان مخالف با مردم تروا به یونانیان می آموزد که اسب چوبین بزرگی بسازند و پهلوانانی چون اولیس و منلاس در داخل آن پنهان شوند .یونانیان چنین میکنند و سپس خیمه های خود را آتش زده سوار کشتی می شوند.اهالی تراوا فریب می خورند و گمان می کنند که یونانیان به کلی رفته اند.بر آنند تا اسب چوبین به جا مانده را به شهر بردند.لاکوئون از دلاوران تروا که متوجه خدعه ی یونانیان شده است می خواهد اطرافیان را آگاه کند،اما دو اژدها که آفریده ی خدایان دشمن تراوا هستند از دریا بر آمده و اوو دو پسرش را خفه می کنند.مردم اسب چوبین را به داخل شهر می برند. شب بعد که جشن پیروزی گرفته و مست کرده اند،پهلوانان یونانی از شکم اسب بیرون می آیند و دروازه شهر را می گشایند.یونانیان که در پشت جزیره پنهان اند وارد شهر می شوند. مردان تراوا را می کشند و زنان را بین خود تقسیم میکنند.سرانجام منلاس به هلن دست می یابد. او را به اسپارت می برند و از آن پس او را الهه یی می پندارند.
سلام
بنده خیلی دوست دارم با فرهنگ و نوع رفتار انسان های گذشته آشنا بشم
و توصیه میکنم که هر فرهنگی از هر کشوری را یاد بگیرید.
خیلی ها انتقاد کردند که خواندن تاریخچه ایران باستان از دیگر کشورهای دنیا بهتر و جذاب تر است من این حرف را تایید میکنم
اما آگاهی شما نسبت به گذشته همه کشورها بالا برود بهتر است
بنظر من ما حق داریم با هر نوع فرهنگی آشنا بشیم و در ضمن کتاب قشنگی بود من شخصا عاشق افسانه های یونان باستانم!
عاشق قهر اشیلم خیلی گوگولی بنظر میاد. فقط به ذوق قهر اشیل سر اون کنیزه میخام بخونمش. خنگ خودم ^__^ <3
[quote='gomesh']مگر ما خودمون شاهنامه نداریم اول شاهنامه رو بخونید بعد برید این کتاب ها رو بخونید اون وقت متوجه میشید که
بنا کردم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند.[/quote]
اینطورى باشه ما نه باید با ریاضیات غرب، نه با علم طب غرب و نه بافلسفه غرب آشنا شیم چون دانشمندان خودمون چیزهایى مى دونستن
آشنایى با ادبیات غرب هیچ منافاتى با آشنایى با شاهنامه و ادبیات پارسى نداره و افرادى هستن که بیش از ادبیات خودمون با ادبیات غرب آشنان و از بزرگان ادبیات معاصرن
به هرحال شاهنامه از ایلیاد و اودیسه و غیره بارها برتره
مگر ما خودمون شاهنامه نداریم اول شاهنامه رو بخونید بعد برید این کتاب ها رو بخونید اون وقت متوجه میشید که
بنا کردم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند.:-)
دوستان فیلم تروی با اصل ایلیاد تفاوت های زیادی داره...در فیلم به خاطر قویتر کردن جنبه ی روایی داستان و البته آسانتر کردن روایت این داستان که بلند و پر از جزییات هم هست تغییرات زیادی در بدنه ی داستان داده شده...به علاوه به دلایلی که احتمالا بخشی از اون تجاری هم هست(یعنی واسه پر فروش کردن فیلم) محوریت داستان با آشیل هست و در عوض نقش منلائوس بسیار کم رنگ شده و بسیاری تغییر و تحریف های دیگر...به هر حال می توان گفت ایلیاد و فیلم تروی فقط در کلیات مشترکند و در جزییات تفاوت زیادی دارند

چنین گفت هومر
سال 1871 باستان شناس آلمانی پی های باستانی شهری رو از یزر خاک بیرون کشید که به هیجان انگیزترین کشف باستان شناسی تاریخ تبدیل شد.
هاینریش شلمان آلمانی شهر تروای افسانه ای رو پیدا کرده بود..
این اکتشافات نشون داد این جنگ واقعا بوقوع پیوست ولی خب نه اون جور که توی افسانه ها پیاز داغش رو زیاد کردند و فقط برای نجات یک زن نبوده..;-(
موقعیت تروا مثل موقعیت ایران که توی خاورمیانه استراتجیک! هست،،،بود ؛ در واقع تروا هم تنها راه عبور و مرور از دریای سیاه به دریای اژه و برعکس رو تحت کنترل داشته و یونانی ها برای جلوگیری از قدرت تروا و حفظ منافعشون به اونجا حمله کردند و این جنگسرآغاز نبردهای شرق و غرب بود که بعدها در ماراتن و سالامیس « همون ماجرای فیلم 300» در غرناطه و اندلس ، در جنگ های صلیبی ، در جنگ جهانی اول و حتی درگیری امروز سرزمین فلسطین ادامه پیدا کرد.. « بقول ویل دورانت ؛ بله ،، تازه ترین بهانه ها برای جنگ چنین قدمتی دارند..»
این جنگ 10 سال طول کشید
این جنگ الهام بخش هومر شد پس از 400 سال از وقوعش
هومر دو منظومه از این جنگ سرود و باقی حماسه سرایان یونان کار او را ادامه دادند.. آیسوخولوس،،سوفوکل و اورپید - سه تراژدی نویس بزرگ تاریخ در قرن 2 و 3 قبل از میلاد - با آن ترازدی ساختند و 1 قرن بعد ویرژیل رومی این کار رو ادامه داد...که این سنت در روزگار ما به جیمزجویس ایرلندی هم رسید که رمان معروف «اولیس» رو بر مبنای «اودیسه» هومر سرود..

این افسانه مثل همه افسانه های باستانی پر است از ماجراجویی،اکتشاف،جنگ،عشق،خیانت و نیرنگ و و و
PDF
30 مگابایت
ایلیاد
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک